بررسی و نقد کتاب
مقاومت در خیابان
کارشناسان:
بهرام جلالی پور.بهزادصدیقی.ایرج افشاراصل.محمدرضاالوند.مهبودمهرنوش
زمان:یکم مهر۱۳۹۱ در سرای اهل قلم
هنگام: چهار تا شش پسین
نشانی:چهارراه ولیعصر.خیابان برادران مظفرجنوبی.کوچه خواجه نصیر شماره دو
با رای شما دوستان برنده سفر رایگان مشخص خواهد شد
شماره آغاز نوشته بهتر از دیدگاه خود را در پیامهای خود بگویید
سپاس
شماره یک:در نجوای سکوت نم نم باران
تنها ردپای تو را می جویم
رد بوی نم زده خاک مایه ی جان میهنم ایران از نگار
شماره دو:دلیل بودنم زیستنم و مردنم تویی ای ایران بزرگ! از مهری
شماره سه: ایران فیروزه ای و زمردی را با عشق و شمع و شراب و دانش دوست دارم از نرگس
شماره چهار:ایران ما مهد شیران ما از فرزانه
شماره پنج: میهن عزیزم ایران خورشیدت را که گرمتر
خاکت را که پربارتر
و سینه ات را که سوخته تر است دوست دارم
و دوباره میسازمت وطن از سعیده
شماره شش: ز نور عشق من رخشنده کیهان است
که با دستان من گردون به جریان است
من فروغ شهرایرانم
که من آزاده زن فرزندایرانم از پروانه
شماره هفت: ایران زادگاه فردوسی بزرگ
خاستگاه زبان فارسی
جایگاه خلیج همیشه فارس
زادبوم زنان و مردان بزرگ ایرانی
و پایگاه نوروزباستانی را دوست دارم و آن را می پرستم از پروین
شماره هشت: با لبخند اهورا زن آفریده شد و با لبخند زمین بهار زاده شد
ومن این دخترایرانی با قامت رعنایم به روی عرش دماوند می ایستم وبا یک لبخند ملیح سپاس میگویم اهورا را که آفرید مرا
زن در سرزمین ایرانویج
و من با غرور و سربلندی همیشه خواهم گفت از تمام قشنگیهای روی زمین تو را انتخاب کردم تورا ای ایران! از فرنگیس
زمان انتخاب گفتار زیباتر تا پایان اسفندماه
نخستین شماره فصلنامه انجمن دوستداران حافظ تهران با نام گل افشان و با
سردبیری دکترپروین ناهیدی در بیست ویکمین نشست ماهانه انجمن حافظ رونمایی شد.
پاینده ایران بزرگ
نشست دی ماه انجمن دوستداران حافظ
شب چله: دکتر حسین وحیدی
جایگاه حافظ فراسوی مرزها: دکتر شاه منصور خواجه اف از کشور تاجیکستان
روز هفتم دی ماه پنج تا هفت پسین
سعادت آباد.بوستان شقایق.گردایه فرهنگی شهربانو
نشست هفدهم انجمن دوستداران حافظ
دوم شهریور ۱۳۸۹
۶تا ۸ پسین گاه
دکتر حسین وحیدی و دکتر پروین ناهیدی
همراه با گروه موسیقی چغانه
سعادت آباد - بوستان شقایق - گردایه شهربانو
نشست خوردادماه انجمن دوستداران حافظ - تهران
سخنرانی: دکتر مصباح و دکتر آرامش
و
برگزاری برنامه گروه موسیقی چغانه
یکم تیرماه1389خورشیدی
گاه برگزاری: پنج تا هفت پسین
سعادت آباد - بالاتر از میدان کاج - بوستان شقایق - گردایه شهربانو
برگزاری همایش ماهانه انجمن دوستداران حافظ- دفتر تهران
روز سه شنبه چهارم خرداد۱۳۸۹
سخنرانان: دکترکیانوش آرامش- دکترفریبا رئیسی
هنگام: ۵ تا ۷ پسین
سعادت آباد- بالاتر از میدان کاج -خیابان عبقری دوم -بوستان شقایق - مجموعه فرهنگی شهربانو
ورود برای دوستداران رایگان و آزاد میباشد
واپسین هخامنشی:
امروز چهارم اردیبهشت به دعوت استاد امیرصادقی به دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد38 در خیابان فاطمی - خیابان پروین اعتصامی رفتم و از نزدیک برپایی کلاس شاه نامه خوانی آنهم در دانشگاه! راکه همیشه آرزویم بود... از نزدیک دیدم. بسیار لذت بردم..با اینکه چندسال است که پای سخن استادصادقی مینشینم اما این بار خیلی بیشتر احساس غرور کردم ...
چون: شاه نامه خوانی و روایتگری به عنوان یک واحد درسی در دانشگاه آموزش داده میشود!استاد صادقی گفتند: چند سال است که پیگیر این کار هستم و تصمیم جدی دارم رشته شاه نامه شناسی و شاه نامه خوانی را در دانشگاههای ایران یزرگ برپا کنم. به استاد پیشنهاد دادم به مدیران دانشگاه بفرمایید نام این رشته دانشگاهی شاه نامه درمانی باشد!
دوستان گرامی دیدگاه شما چیست؟
...پرچم تو کفنم ایران
زینت هر سخنم ایران
عشق من ای وطنم ایران
جان به فدایت!
همه فکرم ... ایران ایران ایران!
شده ذکرم ... ایران ایران ایران!
ای وطن من! جان و تن من!...
جاوید بادا نامت : ایران!
خلیج فارس ایران ماندگار است
نگهدارش جهان پروردگار است
جنوب مملکت از آن بهشت است
بنام دیگر ار خوانی تو زشت است
زبان تازیان هرگز نداند
نه کشتی بر کمرگاهش براند
خلیج ماندگاری نام دارد
فقط ایران از آبش کام دارد
بزرگان پادشاهان هم دلیران
بخواندی آن خلیج فارس ایران
همان شوری که در رخشنده آب است
به کام تشنگان شهد و گلاب است
به بیداد زمانه پشت باید
سخن را در دهانش مشت باید
به دریای کیانی چشم دارند
از این گفته جهانی خشم دارند
اگر دستی به زانویت نگیری
به کنجی منتظر باید بمیری
بیا جانان به میدان همچو شیران
بکردار سران گردان دلیران
دهان یاوه گو باید بدوزیم
وگرنه تا ابد باید بسوزیم
خلیج و ماهیان ایرانیانند
نهنگان جمله در پیچند و تابند
صدفهایش به دل هریک به بار است
وطن پود و خلیج فارس تار است
این چکامه زیبا را استادامیرصادقی در همایش فرهنگ و ورزش در باشگاه جهاندیدگان خاقانی در روز دهم اردیبهشت ۱۳۸۹خورشیدی پیش از اجرای شاه نامه خوانی خود سرودند و گفتند:
بجا در نوشتم بخواندم بجای به فر جهان داور رهنمای
در این برنامه خاطره انگیز به همراه دوست خوبم سرور مقدم میهمان استادصادقی بودیم.
واپسین هخامنشی
باکی از توفان ندارم ساحل از من دور نیست
تا نگویی گور توست این سهمگین دریای من
زیر دستم گو مبین ای مرد!کاندر وقت خویش
از فلک برتر شود این بینوا بالای من
کهنه شد افسانه ات ای آدم! آخر گوش کن
داستانی تازه میخواند تو را حوای من
گر بخوانم قصه گویی دعوی پیغمبریست
زانچه در آیینه بیند دیده بینای من
این چکامه از بانویی دلیر است که پیش کسوت فروغ فرخ زاد و سیمین بهبهانیست و چند دهه پیش از پروین اعتصامی زاده شده است. در اسفند۱۲۶۲ در فراهان از میرزا فتح ا... خان نبیره قایم مقام فراهانی و گوهرالملک دختر معین الملک زاده شد که به پیروی از منزلت و شان خاندانش او را عالم تاج نام نهادند و ژاله نامیست که او بعدها برای امضای اشعار خود برگزید.
او ازدواج ناخواسته را با تن فروشی برابر نهاده است:
ای ذخیره کامرانیهای مرد!
چند باید برده آسا زیستن؟
تن فروشی باشد این یا ازدواج؟
جان سپاری باشد این یا زیستن؟
مردسیما نا جوانمردی که ما را شوهر است
مر زنان را از هزاران مرد نامحرم تر است
آن که زن را بی رضای او به زور و زر خرید
هست نامحرم به معنی ور به صورت شوهر است
بانو ژاله عالم تاج قایم مقامی مادر حسین پژمان بختیاری است و در پنجم مهر۱۳۲۶ درگذشت و در امامزاده حسن تهران به خاک سپرده شد.روانش شاد.
تاج عالم گر منم بی گفتگوی
خاک عالم بر سر عالم کنی
او را بیشتر بشناسید
پاینده ایران بزرگ
واپسین هخامنشی
برگزاری همایش ماهانه انجمن دوستداران حافظ- دفتر تهران
روز سه شنبه هفتم اردیبهشت۱۳۸۹
سخنرانان: دکتر حسن انوری - دکتر حسین وحیدی
هنگام: ۵ تا ۷ پسین
سعادت آباد- بالاتر از میدان کاج -خیابان عبقری دوم -بوستان شقایق - مجموعه فرهنگی شهربانو
هموندی انجمن دوستداران حافظ: دو قطعه عکس -دو رونوشت شناسنامه- ۱۰۰۰۰۰ریال هموندی سالانه و تکمیل برگه هموندی
ورود برای دوستداران رایگان و آزاد می باشد
روابط عمومی انجمن:۰۹۳۷۴۰۹۷۸۴۷
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
یادمان سعدی شیرازی بر دوستداران ادبیات پارسی خجسته باد
با یاری خداوندمهربان
بخشی از مقاله ی استادپروین ناهیدی که در کنفرانس بین المللی " رابعه بلخی " که در دهم فروردین 1389 خورشیدی از سوی وزارت فرهنگ تاجیکستان در شهر دوشنبه برگزار شد
سامانیان خدمات ارزشمندی در جهت نهضت احیای آثار ایرانی و فارسی و احیای قهرمانان داستانی و باستانی ایران بزرگ و نهضت تالیف به زبان فارسی و ترجمه به زبان فارسی نمودند و یکی از نهضت های مهم انان احیا و گسترش زبان پارسی بود که به دو طریق صورت پذیرفت:
یکی جنبه ی تقدس بخشیدن به زبان پارسی بود از طریق ترجمه ی قرآن و تفسیرهای آن به زبان پارسی ودیگر: از طریق تشویق و پرورش شاعران پارسی گویی چون: "رودکی" "ابوشکوربلخی" "شهیدبلخی" و "رابعه"و... که با پرداخت صله های گرانبها صورت می گرفت.
به طوری که می توان گفت تکامل و گسترش زبان پارسی مرهون شعر و زبان "رودکی" است. زیرا در آن دوره که زبان فارسی محدودیت واژه و ترکیبات واژه ای داشته رودکی با سرودن تعداد زیادی شعر تعدادبسیاری از واژه های "فارسی دری" در بین مردم را رونق بخشیده و در شعرهایش وارد کرد و به آنان رنگ ادبی و زندگی ادبی بخشید و زبان فارسی و شاعران پارسی سرای پس از خود را مرهون خود ساخت.
با توجه به این مقدمه می توان گفت که " رابعه بلخی" نیز در زمانی زندگی می کرد که پهنه ی عظیم سرزمین خراسان-که مهد زبان پارسی دری است-شور شعر و شاعری گرفته بود.
رابعه در اوایل سده ی چهارم هجری می زیسته و بنا بر نقل تذکره ها همروزگار با "رودکی " در زمان حکومت سامانیان بوده است.از خدمات چشمگیر سامانیان در بدست آوردن استقلال مملکت طرح "احیای فرهنگ گذشته ی ایران بزرگ بود" . در سرزمینی مانند ورارود(ماوراءالنهر) که در آن از دیرباز همواره اتباع ملل و ادیان مختلف مانند زرتشتی مانوی مسیحی و بودایی باهم می زیسته اند دوری از هرگونه تعصب دینی نیز ضرورت داشت.از این رو سامانیان در عین همت به نشر فرهنگ و آثار قدیم ایران بزرگ را مستلزم اظهار مخالفت با فرهنگ اسلام نشمردند.در چنین شرایطی است که رابعه می خواهد بال و پر بگشاید و پرواز را به نام آزادی خرد و عشق آغاز نماید.دراین دوره کتابهای زرتشتی مزدکی مانوی بودایی مسیحی همراه با شاه نامه ها کارنامه ها و خدای نامه ها در قلوب و اذهان مردم در شکفتن بود.
"رابعه" که پرورده ی آب و خاک "بلخ" بود نتوانست که حقیقت فکر و اندیشه ی خویش را همراه با مدح و ستایش گلهای خرد به صدا در نیاورده باشد و نگوید که:
1- ز بس گل که در باغ مآوا گرفت چمن رنگ ارتنگ مانی گرفت
((( ارژنگ یا ارتنگ مانی که در این بیت بنا بر ضرورت قافیه باید "مانا" خوانده شود تا با واژه ی مآوا متناسب باشد کتاب مانی است.مانی چنانکه در تذکره ها امده است شش کتاب نوشته است:
1-پراگ مانیا2-گنجینه ی زندگان یا کنزالاحیا3-کتاب رازها سفرالاسفار4-کتاب دیوها یا سفرالجبار5-شاپورگان6-انجیل زنده یا جاویدان یا انگلیون که همراه یک جلد آلبوم تصاویر به نام ( ارژنگ) یا ( ارتنگ)یا ( ادهنگ ) می باشد.)))
رابعه ی بلخی اگر نخستین کس نباشد نخستین بانویی است که در آن زمان از شکوه و آیین پیش از سیطره ی تازیان در سرزمین خراسان یاد نموده و آن تاریخ باشکوه را در قالب یک غزل زیبا که آهنگ زهره خنیاگرفلک از واژه واژه ی آن به گوش جان و دل می رسد سروده است. اینک به این غزل زیبا نظر می افکنیم...
... اینجایم هنوز
با آغوشی باز
با چشمانی انتظارناک
که باز به خلوتمان درآیی
و ثابت کنی به من
که هنوز هستم
بالاتر از همه این آدمهای نو
من کهنه هنوز هستم...
شهرزاد
کارگروه شعروادبیات فارسی با دبیری فروزنده نعمت اللهی از چهار گروه:
۱-شاه نامه فردوسی بزرگ
۲- نقدوبررسی ادبیات کهن ایران بزرگ
۳-نقدوبررسی ادبیات معاصرایران بزرگ
۴-شعر کلاسیک فارسی
تشکیل شده است.
سخنرانی استاد امیر صادقی و شاهنامه خوانی بانو ساحره مفتون
در نشست پنج شنبه 23 دی ماه 1388 استاد امیر صادقی به سخنرانی در مورد شاهنامه و درسهایی از آن برای زندگی امروز پرداختند. استاد با خواندن بیت هایی از شاهنامه در میان سخنانشان، با لحن استادانه ی جذاب خود، گرمی خاصی به آن انجمن دادند.
در پایان استاد صادقی ، بانو «ساحره مفتون» دانشجوی کارشناسی ارشد شیمی را به حاضرین معرفی کردند و ایشان را در خواندن داستانی از شاهنامه همراهی نمودند.داشجوی شاهنامه خوان استاد صادقی، به خواندن از حفظ ، داستان زیبا و هیجان انگیز به دنیا آمدن رستم ،یا به عبارت امروزه« سزارین» رودابه، پرداختند. بانو مفتون چنان زیبا این داستان را خواندند که حاضرین به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و ایشان را بسیار تشویق نمودند.
برگرفته از خبرگزاری کتاب ایران:
امیر صادقی در فرهنگسرای رسانه:
شاهنامه، منش فردوسی است
26 دی 1388 ساعت 10:18 |
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، امیر صادقی شاهنامهپژوه و نقال ایرانی در نشست «شاهنامهشناسی» که عصر روز پنجشنبه (۲۴ دی) در فرهنگسرای رسانه به کوشش کانون بزرگ ایران برگزار شد گفت: در ۶۵ هزار بیت شاهنامه سخن بسیاری درباره سراینده آن نمیتوان یافت. پس چندان اهمیتی ندارد که به رویدادهای زندگی او بپردازیم.
وی افزود: آنچه مهم است مغز شاهنامه است. اگر نکتههای دیگر ارج و پایهای داشت خود فردوسی بدان میپرداخت. آنچه هم در تذکرهها درباره زندگی او آمده، ممکن است با حقیقت سازگار نباشد. در شاهنامه هرگز به ستایش شاهان برنمیخوریم. سخن فردوسی درباره شهریارانی است که قرنها پیش از او میزیستهاند.
ستایش فردوسی به واسطه خرد و دانش است
این شاهنامهپژوه خاطرنشان کرد: آنها شاهانی اسطورهای بودهاند و از زمانه فردوسی فاصله بسیار داشتهاند. در شاهنامه اگر کسی ستایش میشود به واسطه خرد و دانش اوست. هنگامی که فردوسی از فریدون یاد میکند خردورزی او را میستاید و میگوید که هر انسانی که کار نیک و دهش انجام دهد میتواند همانند فریدون باشد.
این شاهنامهشناس سپس به شیوه فردوسی در نکوهش بیخردی شاهان مستبد شاهنامه اشاره کرد و گفت: فردوسی بارها و بارها بیخردی و نادانی بسیاری از شاهان را نکوهش کرده است. همانند آنچه درباره کیکاوس گفته است. یک نمونهاش آنجایی است که در داستان «رستم و سهراب» رستم، جهانپهلوان ایران، کیکاووس را به باد سرزنش میگیرد و او را لایق شاهی نمیداند.
شاهنامه به معنای نامه شاهان نیست
وی افزود: رستم به او میگوید «همه کارت از یکدگر بدتر است / ترا پادشاهی نه اندر خور است». شاهنامه هم هرگز به معنای نامه شاهان نیست، بلکه به معنای سرآمد نامهها و منظومههاست.
به سخن صادقی شاهنامه را باید کتاب خرد دانست. خود فردوسی هم به این نکته اشاره میکند و میگوید: «ازو هر چه اندر خورد با خرد/ دگر بر ره رمز معنی برد». او میگوید که باید معنای داستانها را دریافت و با میزان خرد سنجید. پس آنهایی که میاندیشند شاهنامه، افسانه است، تصور نادرستی از این کتاب دارند.
فردوسی خدا را بخشنده جان و خرد میداند
صادقی که در چهل و هشتمین نشست کانون ایران بزرگ فرهنگسرای رسانه سخن میگفت، افزود: شاهنامه فردوسی را باید بیت به بیت خواند تا به شناخت درست و سنجیده آن رسید. این کتاب با نام خداوند آغاز میشود. فردوسی خدا را بخشنده جان و خرد میداند و میگوید که اندیشه آدمی از این برتر نخواهد رفت. پس از دیباچه، تاریخ بههمپیوسته ایران باستان تا انتهای ساسانیان آمده است.
وی افزود: اگر هم در این میان حلقههایی از تاریخ گم شده است، فردوسی در جستوجوی یافتن نشانههای آن برآمده است. پس شاهنامه را میتوان زنجیری از اندیشههای خردورزانه و سلسله رویدادهای تاریخی دانست. ما اگر این زنجیره اندیشه و تاریخ را بدانیم، شناخت آینده نیز برایمان آسان خواهد شد.
فردوسی برای سلطان زمانش شعر مداحانه نگفت وی سپس به میراث گرانبهای فردوسی اشاره کرد و گفت: این نیز سخن نادرستی است که میپندارند فردوسی برای گرفتن صله و پول شاهنامه را سروده است. اگر فردوسی در پی مال و خواسته بود همانند شاعران همروزگارش، عنصری و فرخی و دیگران، برای سلطان زمانش شعر مداحانه میگفت. در حالی که میدانیم او چنین کاری نکرد و هرگز هیچ شاهی را نستود. تنها چیزی هم که از او باقی ماند، کتابی بود در ۶۵ هزار بیت.
صادقی گفت: روزگاری بود که شاهنامه را در قهوهخانهها میخواندند. آنجا محفلی بود که کسانی گرد میآمدند تا زمان را بگذرانند و بیتهایی از شاهنامه را از زبان نقالان بشنوند. قهوهخانهها تا حدی کار رسانههای امروزی را میکردند. اما امروزه که رسانههای گروهی گسترش و دامنه بسیاری یافتهاند، باید از این راه شاهنامه را به میان مردم برد. باید دانشآموزان ما از همان ابتدا و در دوران مدرسه، با
شاهنامه آشنا شوند تا راه و رسم زندگی را بیاموزند.
خواندن شاهنامه روشنیبخش دانشآموزان است
این نقال ایرانی افزود: بیاییم پنجرهای بگشاییم تا هوایی تازه به ما برسد. این پنجره رو به آینده نمیتواند باشد، چون آینده هنوز فرا نرسیده است. پنجره گشوده ما باید رو به پند پیران گذشته باشد. پس باید گوش به سخن فردوسی و شاهنامه داد. چرا که خواندن شاهنامه، روشنیبخش راه ماست.
وی افزود: پدران ما فرهنگ نیاکانی را نگه داشتند و حفظ کردند. ما نیز وظیفه داریم که این فرهنگ را نگاهبانی کنیم. مرزهای کشورمان را رزمندگانمان در جنگ تحمیلی هشت ساله حفظ کردند؛ ما نیز باید به همان اندازه بکوشیم و مرزهای فرهنگیمان را نگاهبانی کنیم.
پایانبخش نشست «شاهنامهشناسی» فرهنگسرای رسانه به کوشش کانون ایران بزرگ شاهنامهخوانی و نقالی ساحره مفتون بود که با استقبال حاضران روبهرو شد.
سخنران: استاد امیر صادقی
موضوع:شاهنامه
پنج شنبه 24 دی ماه 1388
ساعت 14-16
نشانی: میدان ولیعصر، ابتدای بلوار کشاورز، فرهنگسرای رسانه