با یاری خداوندمهربان بخشی از مقاله ی استادپروین ناهیدی که در کنفرانس بین المللی " رابعه بلخی " که در دهم فروردین 1389 خورشیدی از سوی وزارت فرهنگ تاجیکستان در شهر دوشنبه برگزار شد سامانیان خدمات ارزشمندی در جهت نهضت احیای آثار ایرانی و فارسی و احیای قهرمانان داستانی و باستانی ایران بزرگ و نهضت تالیف به زبان فارسی و ترجمه به زبان فارسی نمودند و یکی از نهضت های مهم انان احیا و گسترش زبان پارسی بود که به دو طریق صورت پذیرفت: یکی جنبه ی تقدس بخشیدن به زبان پارسی بود از طریق ترجمه ی قرآن و تفسیرهای آن به زبان پارسی ودیگر: از طریق تشویق و پرورش شاعران پارسی گویی چون: "رودکی" "ابوشکوربلخی" "شهیدبلخی" و "رابعه"و... که با پرداخت صله های گرانبها صورت می گرفت. به طوری که می توان گفت تکامل و گسترش زبان پارسی مرهون شعر و زبان "رودکی" است. زیرا در آن دوره که زبان فارسی محدودیت واژه و ترکیبات واژه ای داشته رودکی با سرودن تعداد زیادی شعر تعدادبسیاری از واژه های "فارسی دری" در بین مردم را رونق بخشیده و در شعرهایش وارد کرد و به آنان رنگ ادبی و زندگی ادبی بخشید و زبان فارسی و شاعران پارسی سرای پس از خود را مرهون خود ساخت. با توجه به این مقدمه می توان گفت که " رابعه بلخی" نیز در زمانی زندگی می کرد که پهنه ی عظیم سرزمین خراسان-که مهد زبان پارسی دری است-شور شعر و شاعری گرفته بود. رابعه در اوایل سده ی چهارم هجری می زیسته و بنا بر نقل تذکره ها همروزگار با "رودکی " در زمان حکومت سامانیان بوده است.از خدمات چشمگیر سامانیان در بدست آوردن استقلال مملکت طرح "احیای فرهنگ گذشته ی ایران بزرگ بود" . در سرزمینی مانند ورارود(ماوراءالنهر) که در آن از دیرباز همواره اتباع ملل و ادیان مختلف مانند زرتشتی مانوی مسیحی و بودایی باهم می زیسته اند دوری از هرگونه تعصب دینی نیز ضرورت داشت.از این رو سامانیان در عین همت به نشر فرهنگ و آثار قدیم ایران بزرگ را مستلزم اظهار مخالفت با فرهنگ اسلام نشمردند.در چنین شرایطی است که رابعه می خواهد بال و پر بگشاید و پرواز را به نام آزادی خرد و عشق آغاز نماید.دراین دوره کتابهای زرتشتی مزدکی مانوی بودایی مسیحی همراه با شاه نامه ها کارنامه ها و خدای نامه ها در قلوب و اذهان مردم در شکفتن بود. "رابعه" که پرورده ی آب و خاک "بلخ" بود نتوانست که حقیقت فکر و اندیشه ی خویش را همراه با مدح و ستایش گلهای خرد به صدا در نیاورده باشد و نگوید که: 1- ز بس گل که در باغ مآوا گرفت چمن رنگ ارتنگ مانی گرفت ((( ارژنگ یا ارتنگ مانی که در این بیت بنا بر ضرورت قافیه باید "مانا" خوانده شود تا با واژه ی مآوا متناسب باشد کتاب مانی است.مانی چنانکه در تذکره ها امده است شش کتاب نوشته است: 1-پراگ مانیا2-گنجینه ی زندگان یا کنزالاحیا3-کتاب رازها سفرالاسفار4-کتاب دیوها یا سفرالجبار5-شاپورگان6-انجیل زنده یا جاویدان یا انگلیون که همراه یک جلد آلبوم تصاویر به نام ( ارژنگ) یا ( ارتنگ)یا ( ادهنگ ) می باشد.))) رابعه ی بلخی اگر نخستین کس نباشد نخستین بانویی است که در آن زمان از شکوه و آیین پیش از سیطره ی تازیان در سرزمین خراسان یاد نموده و آن تاریخ باشکوه را در قالب یک غزل زیبا که آهنگ زهره خنیاگرفلک از واژه واژه ی آن به گوش جان و دل می رسد سروده است. اینک به این غزل زیبا نظر می افکنیم... |