چلیپا نمادی با برداشت های گوناگون

 

چلیپا چند هزار سال پیش از میلاد مسیح نماد مقدسی در کشورهای جهان به ویژه نزد آریائیان بوده و به پیکره های گوناگون آن را بر آوندها و جنگ افزارها و دیگر کاچلها می نگاشتند. یا بر رخت و دست و پیشانی و ساختمان ها می کشیدند.
شاهان آشور ان را به نماد نیروهای دینی و سیاسی بر سینه می آویختند و شاهان هخامنشی آرامگاه خود را چلیپا گونه می ساختند.

چلیپا در کیش های کهن این چنین کار برد داشته و نشانواره ای گرامی و گرداننده ی جهان هستی و دهناد طبیعت به شمار آمده،در زندگی و مرگ انسان ها پایگاه والایی داشته است.
پس از مسیح نی همچنان در گروههای گوناگون نژادی و کیشی ورجاوند و دارای نیروی پنهانی و اسرار آمیز بوده و به کار می رفت و بسانیکه دیدیم در کشورهای اسلامی به ویژه ایران با این نگاره شبکه ی پر دامنه و گسترده ای با نام «الله،محمد،علی» به مسجدها و نیایشگاهها زیب بخشیده است و هنوز گروهی بدان دلبستگی دارند و از پیکره ی آن خورسند می شوند.
این نشانواره نماد افزایش و فراوانی و دارای بار مغناطیسی مثبت می باشد که بدین گونه در درازنی زمان با زندگانی بشر در پیوند بوده و به انگیزه های گوناگون از آن بهره برداری شده و هنوز هم نگاره ای پرمایه و گرامی و دوست داشتنی است.
آنانی که آن را بر رخت یا همراه خود دارند، احساس آمرامش می کنند، گویی هنوز چگونگی طلسم بودن و سحر آمیزی خود را نگاهداشته و بارز هم می تواند از پریشانی ها، نگرانی ها و هراس ها بکاهد و با «بار مثبت» خود «بار منفی» را نابود و بی اثر سازد.
بر روی هم چلیپا در نماد؛ ورجاوندان، پدیدیه ها، آخیش ها و نهادهای زیر پذیرش داشته و هنوز گرانمایگی دارد.
ا-دیائوس«خدای باستانی آریائیان».
2- ایندرا«خدای باستانی آرین ها».

3- خورشید و حرکت خورشید.
4-دو ترکه ی بر هم نهاده برای روشن کردن آتش.
5- آتش.
6- فروغ.
7- آذرخش و خشم خدایان.
8- چهار آخیش «آب، باد، خاک، آتش».
9- چرخ هستی و دهناد آفرینش.
10- تندر و آذرخش.
11- زروان«زمان بیکران»
12- آسیای فلک.
13- چرخ گردنده.
14- حالت چهارگانه ی ماه.
15- بی آغاز و انجام.
16- چرخه ی تولید نسل و پیوستگی زندگی و حرکت.
17- دوک های نخ ریسی آغازین.
18- پیدایش و گردش چهار فصل.
19- حرکت آب.
20 - سرچشمه گرفتن از هستی آب.
21- پدید آورنده ی رویدادها در فضا و زمین.
22- حرکت ، جنبش، تندی، حرکت دورانی.
23- چهر سوی گیتی.
24- گوهر نژادی و پیروزی.
25- جاودانگی«ابدیت».
26- باروری و افزایش.
27 - عشق و مهر.
28 - گیسوی دلدار.
29- دور کننده ی چشم زخم.
30. دو کننده ی اهریمنی ها.
31- هست و نیست، بود و نبود، بست و گسست.
32- نماد مهر و مهر پرستی.
33- گردونه ی مهر.
34- رهائی و رستگاری.
35- نمایانگر کثرت و رسیدن به وحدت و بازگشت به آفریینده.

36 - توکل و رضا.
37- آشتی و سازش«صلح».


38- تسلیم و رضا.
39- زندگانی دراز.


40 - نماد پیوند نرینه ومادینه.

41- فرخندگی و بخت بلند.
42- چلیپای راستگرد نشانگر مظهر مرد و کهکشان.

43- چلیپای چپ گرد مظهر زن و زمین و زیبائی زنانه.
44- پرهیز کاری و زیبایی.
45- دریافت بخشایش و فراوانی از کردگار«رحمت و برکت».
46- درخواست آمرزش.
47- شاهین.
48- فروهر.
49- تکامل و تعالی.
50- اندیشه و خواست پرواز در انسان.
51- آرمان های برجسته و خوب.
52- خوشبختی و نیک فرجامی.
53- مُهر دل بودا.
54- راز پنهانی آئین بودا.
55- چرخ آئین بودا.
56- زندگی جاوید.
57- در خود فرو رفتن و به اندیشه پرداختن.
58- شادمانی و شادزیستی.
59-نیروی درمان بخش.
60- یک پیکره ی قرادادی انسان با دو دست و دو پا.
61- نقشی بر درفش کاویان به نشانه ی شورش ملی ، گوهر نژادی و پیروزی.
62-مظهر قدرت سیاسی و دینی.
63- نیک و نیکوکار بودن.
64- دار«صلیب» و شتاسگر دین مسیحی.
65- پیکره ای که از برخورد کشه ی وَردَنه«محور» و کشه ی معدل النهار پدید می آید.
66- نگاره ی مثبت«+» و دارنده ی بار مثبت و سازنده.
67- خورشید بهاری و خورشید پاییزی.
68- نقشی مقدس بر ساختمان معبد و مسجد.
69- نشانه ی حزب نازی و پرچم آلمان در زمان پیشوائی آدولف هیتلر.
70- عامل تبدیل کننده چهارسو به دایره.
71- عامل تبدیل مربع به دایره و دایره به مربع.
72- شناسگر چهار کیفیت طبیعت:گرمی ، رطوبت،سردی، خشکی که پیوند دهنده نظم بدنی و
73- نماد الوهیت آریاها.
چلیپا نمودار نمودها و چهره های گوناگون پرتو خداوند است. همچنانکه خورشید تیرگی ها را می زداید نمودهای گونگون و پر شمار خداوند روشنی بخش چهارسوی جهان«در چلیپای مرکب سوهای اصلی و فرعی» و جهان درون انسان است.

روانی است.


برداشت از:صفحه 307 تا 311 از کتاب:نشان راز آمیز گردونه مهر یا گردونه خورشید نویسنده: دکتر نصرت الله بختورتاش
















با تقه زدن  روی فرتورها می توانید در اندازه بزرگتر ببینید