گزارش نشست کانون بزرگ ایران با سخنرانی دکتر حسین وحیدی از خبرگزاری کتاب ایران:
یک پژوهشگر فرهنگ ایرانی:
حافظ گفته است خورآباد؛ نه خرابات
یک پژوهشگر فرهنگ ایران در نشست «کارکردهای شاهنامه در جهان امروز» به تأثیرپذیری حافظ از آیین مهر اشاره کرد و گفت: دیوان حافظ در کنار شاهنامه، شناسنامه ما ایرانیان است. چنین کتاب ارجمندی چگونه ممکن است بیتهایی در ستایش خرابات داشته باشد؟ حافظی که آن آوازه بلند را در جهان دارد، مقام خود را گوشه «خورآباد» میداند، نه خرابات./
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، دکتر حسین وحیدی پژوهشگر فرهنگ و تمدن ایرانی گفت: حافظ از آیین مهر تأثیرپذیری بسیاری داشته است و در اشعار گرانبهایش مقام خود را گوشه «خور آباد» میداند، نه خرابات و میگوید «مقام اصلی ما گوشه خورآباد است / خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد» یا آن جایی که میسراید « قدم منه به خورآباد جز به شرط ادب / که ساکنان درش محرمان پادشهند » و بیتهای بسیار دیگر.
وی که عصر روز پنجشنبه (19 آذرماه) در فرهنگسرای رسانه به کوشش کانون ایران بزرگ سخن میگفت با اشاره به بیتهای دیگر حافظ افزود: پیشتر به اثرپذیری حافظ از آیین مهر اشاره کردهایم. نمونههای دیگر چنین است «بر دلم گرد ستمهاست خدایا مپسند/ که مکدر شود آیینه مهر آیینم» حافظ در این بیت به «مهر آیین» اشاره میکند. این آیین یکی از پایههای مهم عرفان ایران بوده است. حافظ در جای دیگر میگوید «ز دوستان تو آموخت در طریقت مهر / سپیده دم که هوا چاک زد شعار سیاه ».
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: باز میدانیم که مهرپرستان پیش از ورود به پرستشگاههای خود، که به آن «مهرابه» میگفتند، شستوشو میکردند. حافظ به این آیین مهریان اشاره میکند و میگوید «شستوشویی کن و آنگه به خورآباد خرام ». متاسفانه برخی در این بیت «خور آباد» را «خرابات» میخوانند و مینویسند. در حالی که «خور آباد» اشاره است به پرستشگاه مهریان که در آن جا خورشید ستایش میشده است.
نویسنده کتاب «دیالکتیک در گاتهای زرتشت و مثنوی معنوی» گفت: اگر فرض کنیم که در آن بیت حافظ «خرابات» گفته باشد، در این صورت چگونه ممکن است حافظ از دیگران خواسته باشد که هنگام ورود به خرابات، نخست شستوشو کنند؟ یا آن جایی که میگوید «در خورآباد مغان ما نیز هم منزل شویم / کاین چنین رفته ست در عهد ازل تقدیر ما». آیا میتوان «خورآباد» را «خرابات» خواند؟ پیداست که هرگز نه. خرابات با طریقت چه نسبتی دارد؟
وی افزود: ستایش ایزد مهر نیز ریشه در همان دوران کهن دارد. این ستایش در ناخودآگاه ایرانی بهجای ماند و در دورههای بعد نیز در آثار بزرگان و برجستگان ایرانی نمود پیدا کرد. یکی از آن بزرگان «حافظ» است که بارها در غزلیات خود به این ایزد اشاره میکند.حتی به رنگ ارغوانی نیز اشاره دارد. هنگامی که در غزل او میخوانیم «پیر گلرنگ من اندر حق ارزق پوشان / رخصت خبث نداد ار نه حکایتها بود»
وحیدی به پیر گلرنگ در این بیت اشاره کرد و گفت: در این بیت متوجه دو نکته میشویم نخست «پیر گلرنگ» است که همان «پیر مغان» محسوب میشود و دیگر رنگ ارغوانی است که در اینجا از آن به «ارزق» تعبیر شده است. بالاپوش ارغوانی یکی از ویژگیهای پیر مغان بوده است. هنوز هم پاپها و کاردینالهای مسیحی، جامه و لباس ارغوانی میپوشند.
نویسنده کتاب «هنجار هفتگانه هستی، پایههای آرمان پارسایی» در ادامه سخنانش به شب یلدا اشاره کرد و گفت: زمان زیادی نمانده است تا به یکی از گرانبهاترین جشنهای ایرانی برسیم. این جشن، «یلدا» خوانده میشود. ما ایرانیان در درازنای تاریخ خود، با همه رویدادهای تلخی که پشت سر گذاشتهایم، تلاش کردهایم تا فرهنگ خود را زنده نگهداریم. یکی از نشانههای زنده بودن فرهنگ ما، جشنهایی اند که هنوز هم برپا میداریم. «جشن یلدا» یکی از ژرف ترین و ارزشمندترین آنهاست و رویدادی است که نه تنها در ایران، بلکه در جهان نیز اثرگذار بوده است.
وی افزود: در آستانه رسیدن به یلدا، خانوادههای ایرانی تب و تابی پیدا میکنند تا به خرید بپردازند. تهیه هندوانه و انار، از ضروریترین این خریدهاست. این خرید نخستین کاری است که ایرانیان در این شب انجام میدهند. اما پرسش این است که چرا از میان میوههای گوناگون، ما تنها سراغ این دو میوه میرویم؟ میدانیم که اهمیت رنگ قرمز در فرهنگ ما، پیشینهای 5 هزار ساله دارد.
این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش گفت: «من» ایرانی پیش از ماندگاری در فلات کنونی ایران، از جایی آمدم که بر پایه «وندیداد»، 10 ماه آن زمستان بود و 2 ماه دیگر تابستان. در آن سرزمین سرد، فروغ خورشید گرمابخش زندگی بود. از این رو هر آنچه مربوط به خورشید بود، برای ما گرامی بهحساب میآمد. بخشی از آن به رنگ سپیده دم، یعنی رنگ ارغوانی، بازمیگشت. پس اهمیتی که رنگ قرمز در شب یلدا دارد و رنگ دو میوه انار و هندوانه هم به آن بازمیگردد، از باور به رنگ ارغوانی سپیدهدم بر میخیزد. خرید ایرانیان در شب یلدا، یادکرد از رنگ سپیده دم ایزد مهر، در چندین هزار سال پیش است.
نویسنده کتاب «گاتها (سرودهای مینوی زرتشت)» خاطرنشان کرد: «سوشیانت» یعنی کسی که مسایل را میشنود و برای آنها راه حل پیدا میکند. «سوشیانت» به معنای «شنیدن» است. «مهر سوشیانت» فراپرسهای زمان را دریافت و آیین مهر را پی ریخت اما پس از آن که ساسانیان بر سرکار آمدند، تمام آثار اشکانی و نیز آیین «مهر سوشیانت» را از بین بردند. نابودی این آثار یکی از تبهکاریهای بزرگی بود که ساسانیان انجام دادند. ستیز آنها با آیین مهر اشکانی آشکار بود. آنها آثار دولتی را برانداختند که یکی از ژرفترین و ارزشمندترین دولتهای تاریخ ایران بوده است.