انتخابات شورای کانون ایران بزرگ

در روز 24 اسفند1394خورشیدی در تالار سایه فرهنگ سرای پورسینا  گزینش هموندان کانون برگزار شد:

دکترحسین وحیدی14 رای


دکتر پروین ناهیدی15رای


فروزنده نعمت الهی15رای


رامین هخامنشی مهر15رای


منیر محمدی نژاد5رای


فریده اسکندری5رای


با سپاس از همراهی هموندان کانون ایران بزرگ

بیست سال...

بیستمین سال

پویایی

کانون ایران بزرگ

بر هموندان فرخنده باد

آغاز بکار باشگاه ایران بزرگ

نشست نخست باشگاه هواداران ایران بزرگ برج میلادتهران 

 

ساعت هژده تا بیست روز یازدهم خورداد۹۲ در تالار سعدی مرکزهمایشهای برج میلاد 

 

با سخنرانی  استاد حسین وحیدی و استاد میرجلال الدین کزازی 

و با حضور

پروفسور کارلو چرتی رایزن فرهنگی ایتالیا در ایران بزرگ و شماری از بزرگان هنرو ادب ایرانی

 

و گروه کودکان سفیران صلح و دوستی 

 

ورود برای همگان آزاد و رایگان میباشد

 

گرامیداشت بنیان کانون

با یاد شهیدان هشت سال دفاع مقدس در هفدهم امردادماه دوستان ویاران قدیمی همپیمان در سرای من گرد آمدند.یادمان بنیانگزاری کانون ایران بزرگ در رامروز امردادماه سال1374خورشیدی در پای کوه بی بی شهربانو.

در آنسال درکنار دیوار کهن شهر ری و چشمه ای که نمیدانم اکنون جاریست یا نه باچندتن از دوستداران فرهنگ وهنر ایرانی پیمان بستیم و با یاری خداونداین سرزمین تا امروز پیمان نشکسته و  پاسداری ازهنروفرهنگ ایران بزرگ آرمان مابوده هست وخواهد بود.شوربختانه در این سالها آثارتاریخی این کوه مقدس درحال نابودیست و هیچ نهادی پیگیر این تخریبها نبوده است. کانون ایران بزرگ چندین بار این تخریبها را در سازمان میراث فرهنگی وسازمان فرهنگی هنری شهرداری و همچنین در نهادمشاوران فرهنگی شهرداری تهران گزارش نموده که هیچ پاسخ روشنی دریافت نکرده....

ودردناک تر آنکه هیچکدام از باستانشناسان این شجاعت را نداشتندکه از آثار این کوه دفاع ویا حتی سخن بگویند!

نشست این ماه کانون فردوسی بزرگ که زیرمجموعه ی کانون ایران بزرگ میباشد به تخریبهای آثار تاریخی این کوه میپردازد.دوستان ویارانی که به دلایلی از جمله نامناسب بودن زمان نشستها نمیتوانند در کانون حضورداشته باشند میتوانندگزارش کامل نشستهای پیشین کانون رادر خبرگزاری و دوهفته نامه امرداد مشاهده نمایندکه از دوستان امردادی سپاسگزار هستیم.

ازماه آینده گزارشهای کامل نشستهای کانون در تارنمای نوین ایران بزرگ با یاری و مهر شهیدان میهن آماده خواهد شد.

روز هفدهم امردادماه بر هموندان ودوستداران ایران بزرگ خجسته باد

شهروزهراتی

ز پیمان نگردند ایرانیان

به نام ایران بزرگ سرزمین سپند آریایی 

با سپاس از روان نیاکان که پشتیبان و یاور فرزندان این سرزمین اهورایی میباشند 

 با سپاس از دوستانی که در چندسال گذشته یاور کانون ایران بزرگ بودند به آگاهی هموندان میرسانیم گردهمایی هموندان کانون در روز بیست وهفتم خورداد نود ویک خورشیدی در فرهنگ سرای پورسینا انجام خواهد شد و از دوستانی که خواهان هموندی در بخشهای دبیری انجمن و شورای مرکزی هستند خواستاریم با کانون هماهنگی بفرمایند و در روز بیست وهفتم خورداد هموندان انجمن با گزینش آنها دبیر نوین و شورای مرکزی را برای امسال انتخاب خواهند کرد.

با سپاس فراوان از سرور رامین هخامنشی که در چندسال گذشته و از نوجوانی دبیر و سرپرست انجمنهای گوناگون ایران بزرگ بودند و به درخواست خودشان به شوند بیماری و گرفتاری ایشان  و گفتگو با هموندان دیگر قرارشد دبیر نوین برای انجمن انتخاب گردد. با افسوس فراوان از بیماری سرور هخامنشی در اوج جوانی و عدم همکاری ایشان با انجمن از آفریدگار بزرگ خواستاریم تا ایشان بهبودی کامل را حاصل فرمایند. امیدواریم همه ی فرزندان این سرزمین که در پاسداری از فرهنگ وهنر ایرانی کوشش میکنند تندرست و شاداب باشند.  

پاینده ایران بزرگ

شهروز هراتی

جشن سپندارمذگان۹۰

انجمن اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با همراهی کانون ایران بزرگ برگزار میکند: 

 جشن سپندارمذگان 

 

با باشندگی استادان: میرجلال الدین کزازی و امیر صادقی 

 

گروه موسیقی سرایه 

 

و سپاسگزاری از کوششهای چندین ساله استاد زهره شکوفنده در هنر گویندگی و دوبلاژ 

جایگاه: دانشگاه تهران-دانشکده ادبیات-تالار فردوسی بزرگ 

زمان:دوشنبه پانزدهم اسفند۱۳۹۰خورشیدی 

۴:۳۰ تا ۶:۳۰ 

ورود برای همگان آزاد میباشد

پیروزی فریدون بر ضحاک

             تو!... 

                      وارث خورشیدی.... 

                                                 از آبی دریا ابری شو..... 

                                                                                   به آبادیه این خاک اهورا!   

 

مهرگان همایون باد 

به امیدپیروزی همیشگی هم اندیشان فریدون بر ضحاک تباران  

(آمریکاانگلستان روسیه فرانسه تازیان و یهودیان و نوکران آنها)دشمنان همیشگی ایران بزرگ

 

کانون ایران بزرگ و گروههای وابسته تا چندی... برنامه ای برگزار نخواهند کرد 

سخن ما با کسانیست که بگفته خودشان: همانگونه که مارا میشناسند.... ما هم آنها را بسیارخوب! میشناسیم... و ترس برای ما مفهومی ندارد! 

ما را به یاد بسپارید!

همیشه پیروز نژاد آریایی/پاینده ایران بزرگ

شادباش

هفدهم امرداد (( رام روز )) بنیاد کانون ایران بزرگ خجسته باد

شهیدسهروردی

یادمان شهید سهروردی 

 

سخنران:استادابوالقاسم اسماعیل پور 

 

هشتم امرداد  

 

شش تا هشت ایواره  

همراه با نمایشگاه کتاب ایرانشناسی 

 

نشانی:بزرگراه شهیدگمنام پس از بزرگراه کزدستان بوستان گلها خانه فرهنگ گلها 

دورواژ۸۸۰۰۳۹۳۶

گزارش برنامه نظم قلم از رسانه امرداد

amordadnews.com
خبرنگار امرداد - شهداد حیدری :

استاد ابوالفضل خطیبی«در سده‌ی چهارم، دهقان‌زاده‌ای به نام فردوسی، کوشید تا ایرانیان را با پیشینه و تاریخ نیاکانی‌شان آشنا کند. او سرگذشت پادشاهان و پهلوانان ایران را از گذشته‌های دور تا روزگار یزدگرد سوم سرود تا نشان داده باشد که چه فداکاری‌ها و از خود گذشتگی‌هایی شده است تا این سرزمین پایدار بماند. فردوسی می‌دید که با سپری شدن روزگار باستانی ایران هر گوشه‌ای در دست فرمانروایی افتاده است؛ پس اندیشه‌ی "ایران یکپارچه" را پیش کشید. این اندیشه در ادبیات ما به‌جای ماند تا آن که در سده‌ی دهم به بار نشست و نخستین پادشاهی یکپارچه‌ی ایرانی، پس از یورش تازیان، پدید آمد.»آن‌چه بازگو شد بخشی از سخنان ابوالفضل خطیبی، شاهنامه‌شناس و هموند فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در نشست خانه‌ی فرهنگ گل‌ها به بهانه‌ی «روز قلم» (14 تیر ماه) و پاسداشت فردوسی بود. او با اشاره به ارج و بهای دانش‌اندوزی در نزد ایرانیان باستان، گفت: «می‌خواهم روایتی از یک متن تازی را بازگو کنم که نویسنده‌ی آن کوشیده است ایرانیان را کوچک‌(:تحقیر) کند. این متن نوشته‌ی کسی به نام "سریر بن جریر" است. او می‌نویسد: «ایرانیان گروهی کاتب و دیوان‌سالار هستند، نه نیزه‌داران و مردان جنگ». سریر درباره‌ی ایرانیان چنین داوری می‌کند چون آن‌چه در نزد او و دیگر تازیان ارزش داشت، نیزه و شمشیر بود، نه فرهنگ و قلم. اما در همان زمانی که تازیان در پی شمشیر و نیزه بودند، ایرانیان باستان به دانش و دانش‌‌اندوزی، ارج و بها می‌دادند. شاهنامه که به تمامی درباره‌ی ایران باستان است، بر ارزش دانش‌اندوزی در ایران باستان گواهی می‌دهد.»
خطیبی با اشاره به داستانی درباره‌ی روزگار انوشیروان ساسانی، گفت: «بسیار شنیده‌ایم هنگامی که سخن از دانش‌اندوزی ایرانیان باستان به میان می‌آید، چنین می‌گویند که ساسانیان با دانش آموختن طبقات پایین اجتماع مخالف بودند؛ و این داستان را گواه خود می‌آورند که انوشیروان اجازه نداد که پسری کفشگر، دبیری بیاموزد. اما کسانی که چنین می‌گویند و به این نتیجه‌ی نادرست می‌رسند که انوشیروان با دانش‌اندوزی توده‌ها ی مردم مخالف بود، به این نکته نمی‌نگرند که در این داستان، گفت‌و‌گو بر سر این نیست که انوشیروان مخالف دانش آموختن پسر کفشگر بود؛ مخالفت او از آن رو بود که کسی از طبقات پایین اجتماع نمی‌تواند به جایگاه دبیری دربار برسد. در آن روزگار همه می‌توانستند دانش بیاموزند. چه گواهی استوارتر از شاهنامه که سراسر آن نشان از این دارد که ساسانیان بسیار به دانش‌اندوزی مردم ارزش و اهمیت می‌دادند.»
خطیبی سپس گفت: «یک جا انوشیروان سخنی می‌گوید که بسیار ژرف و پرمعناست. سخن او چنین است: "ز گفتار ویران نگردد جهان/ بگو آن‌چه رایت بُود در نهان". انوشیروان می‌گوید که هرگز سخن گفتن و از حقیقت و راستی سخن راندن، جهان را ویران نمی‌کند. از همین رو بود که در ایران باستان آزادی مذهب بود و مسیحیان و یهودیان بسیاری آزادانه در این سرزمین زندگی می‌کردند. اگر هم در زمان‌هایی سخت‌گیری‌هایی پدید می‌آمد، از آن رو بود که گاه مسیحیان، ستون پنجم امپراتوری روم می‌شدند و کشور را دچار دشواری‌ها می‌کردند.»
خطیبی در پایان افزود: «در روایتی دیگر آمده است که انوشیروان گفته بود: "هرگز کسی را برای مذهب از خود نراندم". به‌راستی هم ایرانیان در زمان انوشیروان از زندگی آسوده‌ای برخوردار بودند؛ تا بدان اندازه که مردمان سرزمین‌های دیگر به زندگی آن‌ها رشک می‌بردند. تصویری که از روزگار ساسانیان به‌جای مانده است، نشان از جامعه‌ای بسیار آباد دارد.»
این نشست که با گردانندگی نرگس بصیرت و همیاری «کانون ایران بزرگ» برپا شده بود، با چکامه‌سرایی افشین مارابی و شاهنامه‌خوانی امیر صادقی ادامه یافت.  

در پایان نیز رامین هخامنشی، دبیر کانون ایران بزرگ، از کسانی که در برپایی چنین نشستی یاریگر برگزار‌کنندگان بوده‌اند، سپاس‌گزاری کرد و درباره‌ی دیگر نشست‌های کانون ایران بزرگ، آگاهی‌هایی در اختیار باشندگان گذاشت

دومین برنامه جمعیت جوانان خوردادو گروه ایران بزرگ

همه ی هستی مان:ایران بزرگ  

 

نظم قلم 

 (روز قلم و نقش فردوسی بزرگ در ادبیات پارسی) 

 

چهاردهم تیر ۹۰ 

 

زمان:شش تا هشت ایواره 

 

استادابوالفضل خطیبی و استادامیرصادقی 

 

نشانی: تقاطع بزرگراه کردستان وشهیدگمنام. بوستان گلها. خانه فرهنگ گلها 

۸۸۰۰۳۹۳۶دورواژ

یادمان شاه نامه۱۳۹۰

هموندان کانون ایران بزرگ در دو روز26 و 31 اردیبهشت یادمان شاه نامه را گرامی خواهند داشت 

 

 

یادمان شاه نامه1 روز 26اردیبهشت هنگام 5 پسین با سخنرانی استاد وحیدی 

نارمک.خیابان گلستان.فرهنگ سرای گلستان 

 

یادمان شاه نامه2 روز ۱۴تیر هنگام 5 پسین با سخنرانی استاد روستایی 

یوسف آباد.بزرگراه شهیدگمنام.پس از کردستان.بوستان گلها.خانه فرهنگ گلها 

 

و  

شاه نامه خوانی استاد امیرصادقی

خبر همایش۲۳اسفند از رسانه امرداد

 

شهداد حیدری :

« نوروز ، پیوسته با نام ایران است. این دو چنان با هم آمیخته اند که نمی‌توان آنها را از هم جدا کرد. اگر نام ایران را از نوروز بگیرند ، نوروز واژه ای بی معنا خواهد شد. آنچه هم مردم ایران را همبسته می کند ، نوروز است.» 
آنچه بازگو شد گوشه‌ای از سخنان محمد بقایی ماکان در نشست «نوروز ایرانی» فرهنگسرای خاقانی بود. او در ادامه افزود: «بسیارانی هستند که زبان فارسی را پیوند دهنده‌ی مردم ایران می‌دانند. اما مردمانی در روستاهای دورافتاده‌ی ایران زندگی می‌کنند که چه بسا به درستی نمی‌توانند به فارسی سخن بگویند، اما چنان آیین‌های نوروزی را برگزار می‌کنند که هیچ تفاوتی با برپایی نوروز در شهرهای بزرگ ایران ندارد. پس آنچه ما را به هم پیوند می‌دهد ، نوروز و آیین های دیگر ایرانی است. هم از این رو است که هر دشمنی که به ایران یورش آورده ، کوشیده است تا نوروز را از میان بردارد.»
بقایی جشن نوروز را دارای هسته‌ای مرکزی دانست که از روز نخست فروردین‌ماه، یعنی اورمزد روز ، آغاز می‌شود و تا دوازده روز ادامه می‌یابد. سپس افزود: «در پیرامون این هسته، آیین‌های پیشی و پسینی هم هست که یکی از آنها، "نوروزخوانی" است.»
به سخن بقایی، نوروزخوان‌ها مردانی بودند که صدای خوشی داشتند و شب‌هنگام به در خانه‌ی توانگران می‌رفتند و با آواز خوش خود، آنها را سرزنش می‌کردند که چرا سال گذشته چنین و چنان کردید و از همسایه‌ی نیازمند خود بی‌خبر بودید و بخشش نمی‌کنید؟ از این رو نوروزخوانان را باید منتقدان روزگاران گذشته دانست.»
بقایی از آتش‌افروزها هم نام برد که در کنار دیگر پیام آوران نوروز ، پای در کوی و برزن می‌گذاشتند و با خواندن سرودهای بهاری، شور و شادمانی را به ارمغان می‌بردند.
بقایی گفت: «باز می‌توان از کوسه‌برنشین و غول بیابانی نام برد که از دیگر پیشوازان نوروز بودند. غول بیابانی ، مرد تنومندی بود که در خیابان‌ها می‌گشت و شماری آدم‌های کوتوله دنبال او راه می‌افتادند و او را در خواندن چنین بیتی همراهی می‌کردند: "من غول بیابانم / سرگشته و حیرانم".»
آنگاه بقایی با اشاره به برچیده شدن برخی از آیین‌های کهن نوروزی گفت: «‌نوروزی‌خوانها و آتش‌افروزها را فراموش کرده‌ایم و به بایگانی شادی‌های ملی سپرده‌ایم. هیچ کس هم نمی‌داند چرا باید این پیک‌های شادی را نادیده گرفت؟ اما نتیجه‌ی آن روشن است ؛ هنگامی که غول بیابانی را رها کنیم و کنار بگذاریم ، غول اعتیاد سر بلند می‌کند.»
بقایی سپس به گستردن خوان نوروزی اشاره کرد و افزود:« هر چه در سفره‌ی هفت‌سین هست ، نمادی از شادی و زندگی است. از همین رو است که آیین نوروز زنده می‌ماند ؛ چون خود زندگی است. اگر بتوان زندگی را از انسان‌ها گرفت ، نوروز را هم می‌توان از بین برد. از ماهی هفت‌سین گرفته ، که نشانی از پویش و جنبش است ، تا هر چیز دیگر که بر سر خوان نوروزی گذاشته می‌شود ، نوید شاد زیستن می‌دهد و گویای این سخن است که آدمی می‌خواهد زندگیش را بر بنیاد شادی و مهرورزی استوار کند.»
بقایی در پایان سخنانش به پیام نهفته در آیین‌های نوروزی اشاره کرد و گفت: « شادی یکی از پیام‌های بزرگ نوروز است. چون شادی ، انسان‌ساز است. شادی نوروز ، شادی بزن و بکوب نیست ؛ شادی اندیشمندانه است. براستی چه کسی می‌تواند در غم و اندوه ، سازنده باشد؟ نوروز ، دشمن غم و اندوه و مویه‌گری است.»
سورنا فیروزی سخنران دیگر این نشست بود. او که عنوان « اصالت نوروز ایرانی » را برای سخنرانی خود برگزیده بود ، گفت: « همسایه‌های ما می‌خواهند نوروز را از آن خود کنند. یکی از آن همسایه‌ها ترکیه است. ترکیه هم با یونان مرز مشترک دارد و هم با ایران. هرگز نشنیده‌ایم آنها مدعی تاریخ و فرهنگ یونان باشند. اما شگفت است که یا می‌کوشند چهره‌های فرهنگی و تاریخی ایران را از خود بدانند ، یا هویت بخشی از سرزمین ما را به خود نسبت دهند.»
فیروزی در ادامه افزود: « پژوهشگران باختری ، ریشه‌ی نوروز را در ایران جستجو نمی‌کنند و آن را وامدار و برگرفته از جشن "اکیدو" بابلی می‌دانند. آنها این جشن را برخاسته از فرهنگ سلسله‌ی نوبابلی گمان می‌برند که از 625 تا 605 پیش از میلاد فرمانروایی می‌کرد. پژوهندگان اروپایی می‌گویند که سندهای ایرانی درباره‌ی نوروز دیرتر از روزگار ساسانیان نیست ؛ و برای آن که کار را تمام کنند ، همان جشن اکیدو را هم برگفته از جشن "‍زگموی" سومری ، در 3 هزار سال پیش از میلاد ، می‌دانند.»
فیروزی آنگاه با پیش کشیدن این پرسش که آیا ایرانیان بوده‌اند که نوروز را از میانرودانی‌ها گرفتند؟ یا نوروز جشنی است که از سرزمین ما به میانرودان رفته است؟ گفت: « ایرانیان دو نقطه ی اعتدالی سال را می‌شناختند و از همین رو جشن های نوروز و مهرگان را برپا می‌داشتند. اما در نزد میانرودانی‌ها تنها یک اعتدال شناخته شده بود. پس چگونه می‌توان آنهایی را که نمی‌دانستند فلسفه نجومی و منطقی نوروز چیست ، بنیانگذار این جشن دانست؟ میانرودانی‌ها حتا درازترین شب سال را هم نمی‌شناختند. اما ما شب چله داشته‌ایم و طولانی‌ترین شب سال را جشن می‌گرفتیم.»
فیروزی سپس افزود: « حتا اگر گمان کنیم که نوروز از میانرودان ریشه گرفته است ؛ باید دید سومری‌هایی که می‌گویند پدید آورنده‌ی نوروز بوده‌اند ، چه قومی هستند و از کجا برخاسته‌اند؟ "کریمر" بزرگترین سومرشناس جهان ، در کتاب "الواح سومری" می‌نویسد: "تمدن سومر آمیزه‌ای از کشاورزان ایرانی و جنگاوران سامی است". یک شاعر سومری به نام "لودیتگر" ، که در ایران به نام "لودینگیرای" شناخته شده است ، در سروده‌های خود می‌گوید: سومریان مردمانی شرقی بودند که از خشکسالی گریختند و کوچ کردند. او خاستگاه سومر را در جایی نشان می‌دهد که با سرزمین ایران ، یکی است. پس سومری‌ها قومی جدای از تمدن ایران نبوده‌اند»
فیروزی در پایان گفت: « از هر دید که بخواهیم نگاه کنیم ، جشن نوروز نمی‌تواند از میانرودان به ایران آمده باشد. اما وارون آن درست است و برای اثبات آن گواه های تاریخی در دست است. با این همه باور من چنین است که تا زمانی که فرهنگ خود را با دید باریک بینانه ی پژوهشی نشناسیم ، پاسخ درست و دانشورانه ای به ادعای اروپاییان نمی‌توانیم داد.»
رامین هخامنشی ، دبیر کانون ایران بزرگ ، نیز در آغاز نشست ، گزارشی سالیانه‌ای از کارهای مجموعه انجمن‌های ایران بزرگ بازگو کرد و با دشوار خواندن وضعیت میراث فرهنگی کشور ، آرزو کرد که در سال پیش رو ، دیدگاه‌ها در زمینه‌ی میراث فرهنگی و نگاهبانی از آن نو شود. هخامنشی آنگاه به جشن سوری ، چهارشنبه‌ی پایان سال ، اشاره کرد و گفت: « این جشن ، هزاران سال است که با فرهنگ ما آمیخته شده است. در گذر این هزاره‌ها ، ایرانیان و فارسی‌زبانان آن را نگاهبانی کرده‌اند. اما امروزه به شیوه‌ای برگزار می‌شود که شایسته‌ی فرهنگ ایرانی نیست. باید به نوجوانان خود بیاموزیم که فرهنگ ایران ، میانه‌ای با ویرانگری ندارد و نباید چنین جشن شادمانه‌ای را به آیینی ترس‌آور تبدیل کرد.»
این نشست که بکوشش کانون ایران بزرگ و همکاری خانه سلامت منطقه هفت ، در پسین روز دوشنبه 23 اسفند برگزار شد ، با شاهنامه‌خوانی امیر صادقی به پایان رسید.

        

 
 

 

 

 

 

 

نوروزآریایی

کانون ایران بزرگ برگزار میکند 

 

نوروز آریایی 

 

سخنرانان: 

دکتر محمد بقایی(ماکان)      استاد امیر صادقی 

 

سورناپیروزی      رامین هخامنشی 

 

روز ۲۳ اسفند۱۳۸۹خورشیدی 

 

پنج تا هفت پسین 

 

خیابان انقلاب.خیابان خاقانی(کنارمترودروازه دولت).سرای محله خاقانی 

 

پاینده ایران بزرگ

نگاهی نو به پیشینه وفرهنگ ایران بزرگ

با سپاس از مهر هموندان تاکنون ۴۰ تن در این دوره نام نویسی کرده اند. به شوند نزدیکی به نوروز این دوره با همکاری فرهنگ سرای پورسینا(شهرک غرب) در فروردین ماه۱۳۹۰خورشیدی برگزار خواهد شد.این دوره رایگان میباشد. 

پاینده ایران بزرگ

سپاس از دوستان

با یاری پروردگار بزرگ و مهر روان نیاکان برنامه سپندارمذگان(۲۹بهمن) با چند روز دیرکرد در روز ۴اسفند در گردآیه فرهنگی شهربانو با باشندگی هفتاد تن از هموندان کانونهای ایران بزرگ و فردوسی بزرگ و با پروانه پویایی جمعیت جوانان خورداد برگزار گردید. 

برگزارکنندگان این برنامه: دکترمحمدی.مهندس راد.ویدا.شیرین و رامین هخامنشی بودند. 

برنامه با این سخن آغاز شد: آنگاه که مهر بسخن آغاز میکند همگان را به کار و کوشش میخواند 

.... 

در ادامه دکترپروین ناهیدی درباره آیین سپندارمذگان سخن راندند و به نوروز و آیینهای دیگر در ماههای ایرانی نیز اشاره فرمودند. 

گفتارهای طنز از حسن هاشمپور درباره ولنتاین و تخریب آثارتاریخی ایران توسط رامین هخامنشی خوانده شد.تکنوازی سه تار علی پرهیزگار و گفتار کوتاه سورنافیروزی درباره پژوهشهای نوین وبرگزاری دوره رایگان از دیگر بخشهای برنامه بود.با پخش ترانه ای زیبا از قاسم افشار استاد امیرصادقی برنامه خود را آغاز نمود که با تشویق فراوان باشندگان روبرو شد.هنگامیکه فرنگیس توسی شاه نامه خوانی خود را اغاز نمود دوستان بسیار آفرین گفتند به مهر این دخترآریایی به میهن(وی چندروز پیش تصادف کرده بود و با پای آسیب دیده به روی صحنه آمد).در پایان رامین هخامنشی بخشی کوتاه ازطرح ویژه خود درباره چگونگی پاسداری از آثارتاریخی کشورتوسط انجمنهای ایرانشناسی و مردم محلی را بازگو نمود و به هرکدام از سخنرانان برنامه دیوان نفیس خیام و شاهنامه پیشکش کرد.همچنین در قرعه کشی میهمانان به شش تن کتابهای تپه تاریخی مارلیک و هنر قلمزنی در ایران هدیه داده شد.آورد این برنامه زیباترین گفتار درباره میهن سپندمان بود که چندتن از دوستان شرکت کردند اما انتخاب نوشته برتر توسط خوانندگان تارنگار خواهد بود تا جایزه برنده که سفر رایگان به شیرازیاکردستان است تعیین گردد.

نام نویسی رایگان برای دوره سورنافیروزی انجام شد که سی تن نام نویسی کردند. 

با سپاس فراوان از فرنشین گردآیه شهربانو و همکارانشان و همچنین سپاس ویژه از دوستان خوبمان در جمعیت جوانان خورداد. 

با درود بر روان نیاکان آریایی

پاینده ایران بزرگ

نگاهی نو به پیشینه و فرهنگ ایران بزرگ


کانون ایران بزرگ برگزار  می کند


  نگاهی نو به پیشینه و فرهنگ ایران بزرگ


کارشناس:  سورنا فیروزی 


آغاز دوره:‌هفته دوم اسفند ماه ۱۳۸۹


برای نام نویسی با این شماره در پیوند باشید


۰۹۳۶۹۱۹۷۵۵۰

این دوره برای هموندان رایگان می باشد

۲۹بهمن درست است!

به آگاهی دوستداران فرهنگ ایرانی میرسانیم که از دیدگاه انجمن

جشن سپندارمذگان روز۲۹بهمن ماه میباشد. برآن بودیم روز۲۸ این جشن را برگزار کنیم که ...

این برنامه را با یاری ایزدمهر در روز ۴اسفندماه برگزار میکنیم... و با کسانی که باورمند بر روز۵اسفندخورشیدی هستند همسو نیستیم

پاینده ایران بزرگ

سپندارمذگان.

بررسی آیینهای ایرانی در اسفندماه 

 

سخنران: دکتر پروین ناهیدی 

 

شاه نامه خوانی: استاد امیرصادقی و فرنگیس توسی 

 

به همراه موسیقی ایرانی و آورد ایران شناسی 

 

زمان: چهارم  اسفندماه۱۳۸۹خورشیدی 

 

۳ تا ۵ پسین 

 

سعادت آباد ـ بالاتر از میدان کاج ـ خیابان شهید رامین عبقری ـ بوستان شقایق 

 

گردآیه فرهنگی شهربانو

تلاش!

با پوزش از دوستداران فرهنگ ایرانی برنامه سپندارمذگان در ارسباران برگزار نخواهد شد 

 

در تلاش هستیم تا جایگاه دیگری را  هماهنگ کنیم 

 

با این شماره در پیوند باشید 

۰۹۳۶۹۱۹۷۵۵۰ 

پاینده ایران بزرگ