با پایان یافتن دوره مدیریت جناب آقای دکترکیهان محمدخانی درفرهنگ سرای پورسینا مراسم خداحافظی ایشان در روز دوشنبه دهم اسفندماه ۸۸ درساعت چهار در تالاربزرگ فرهنگ سرا برگزار خواهدشد.
کانون فردوسی بزرگ از زحمات ایراندوستانه ایشان بسیارسپاسگزارمیباشد و اطمینان دارد ایشان در هر کجا که باشند خدماتشان را به فرهنگ همیشه جاویدایران بزرگ انجام خواهند داد.
با آرزوی تندرستی برای ایشان از هموندان کانون فردوسی بزرگ دعوت میکنیم در این مراسم شرکت داشته باشند.
ایرانی ! ایرانی بمان !
روزبیست ونهم بهمن (جشن سپندارمذگان) را به همه دوشیزگان وبانوان ایرانی شادباش می گوییم.به امید روزی که این جشن درمیان جوانان فراگیرشود .
سلسله نشستهای ایران مهدتمدن جهان
تمدن کهن جیرفت : پروفسور جلال الدین رفیع فر
شهرسوخته : دکتر منصورسیدسجادی
سیلک کاشان :دکترصادق ملک شهمیرزادی
شوش : دکترروزبه زرین کوب
زیگورات چغازنبیل:پخش توژه مستند میراث فرهنگی خوزستان
هگمتانه: پخش توژه مستند شبکه یکم سیما
یادمان بیستون: دکترروزبه زرین کوب
بررسی کاوشهای تخت جمشید: دکترمحمودموسوی
بررسی الکساندرمقدونی واسکندرمغانی:دکترمحمودموسوی ودکترفاروق صفی زاده
هنردوره اشکانیان: دکتررضادهقانی
یادمان نیایشگاه کنگاور: دکترجوادچوپانیان
هنردوره ساسانی:دکترغلام رضا توسیان
یادمان آتشکده آذرگشسپ:دکتررضا علی محمدی
پنج نشست تفسیرشاه نامه با حضوردکترسرامی پس ازپایان یافتن برنامه های هفتگی آذروبهمن ماه برگزارگردید.
نمایشگاه تذهیب کانون ایران بزرگ توسط هموندو دوست گرامی نرگس علی زاده دراسفندماه درگالری فرهنگسرای رسانه برگزارشدوباتاکیدبراین که پیشینه تذهیب به دوران اشکانی میرسد.
درپایان ازپنج تن هموند شورای مرکزی کانون ایران بزرگ : فروزنده نعمت اللهی.ژیلاسرلک.منیرمحمدی نژاد.فردوس شمشیرگران وپروانه اسماعیل زاده و بانونخستین فرهادی مدیربنیادفرهنگی جمشید وبابک سلامتی مدیر هفته نامه امرداد تقدیرشد وسپاسنامه کانون که همراه با فرتورسپندفردوسی بزرگ است تقدیم دوستان گرامی شد.
گزارش ها و توژه های نشست های سال گذشته آماده شده است. وبا یاری دوستان درآینده نزدیک درتارنگار به نمایش درخواهدآمد.
نخستین نشست کانون ایران بزرگ درروزهفدهم امرداد۸۷برگزارشد.پروانه کارکانون ازهفته واپسین تیرماه آماده بود.امابه درخواست دبیرکانون (چون زاده امردادماه وبه رام روز که برابربا۱۷ماه میباشدعلاقمندبود)نخستین نشست با نام ایران کهن ترازتاریخ دررام روز با سخنرانی دکترحسین وحیدی آغازشد.سپس دکترمحمودی بختیاری وامیدعطایی فرد سخنرانی نمودند ودرپایان استادامیرصادقی باخواندن داستان فریدون از شاه نامه سپندفردوسی نشست رابه فرجام رساندند.
نشست های کانون پنج شنبه هرهفته با یادشهیدان هشت سال دفاع مقدس به طورمرتب وبدون وقفه برگزارگردید.تنها دو پنج شنبه که تعطیل رسمی بود. کانون نشستی نداشت.سلسله نشستهای ایران کهن ترازتاریخ ادامه یافت: استوره شناسی :دکترفاروق صفی زاده واستادامیرصادقی
هنر و استوره: دکتر ابوالقاسم اسماعیل پورمطلق
آفرینش انسان وجهان دراستوره های ایرانی :دکترفاروق صفی زاده وشاه نامه خوانی بانوساقی عقیلی
استوره مهر : منصورکیایی
پیشدادیان در شاه نامه : دکترمحمدکرمی همراه باشاه نامه خوانی سیاوش ازنوجوانان مکتب استادامیرصادقی
ادبیات و استوره :علی رضامحمودی ایران مهر
بزرگ یاد پیرمغان(حافظ):دکترپروین ناهیدی و علی رضا محمودی ایران مهر
استوره آناهیتا : دکترپروین ناهیدی
جشن مهرگان:دکتر قدمعلی سرامی
بازدید۲۲تن ازهموندان ازدژشکوهمند الموت در۲۵مهرماه
نشست یازدهم: کورش پاسارگادایران : مجتباعبدا...نژادوامیدعطایی فردباهمراهی هماارژنگی وتوران شهریاری
نشست دوازدهم:هویت ملی :رامین فصاحت(واپسین هخامنشی)
نشست سیزدهم:نقدوبررسی توژه سیسد: دکترفاروق صفی زاده
نشست چهاردهم:پاسداشت زبان پارسی : دکتر قدمعلی سرامی
نشست پانزدهم:نمایش توژه هفت رخ فرخ ایران: دکترجلال الدین کزازی.دکترطالبیان.دکترفرزین رضاییان وبانومهدیه الهی قمشه ای
بنام خداوندجان وخرد
درنشست ۲۱بهمن ۸۸کانون فردوسی بزرگ جشن اسفندگان(سپندارمذگان)به بانوان و دوشیزگان هموند شادباش گفته شدوبه آگاهی دوستان رسیددرصورت دراختیارگذاشتن تالار فرهنگ سرای ابن سینا به کانون فردوسی بزرگ درروزبیست ونهم بهمن این جشن برگزارخواهدشد.وتاکید بسیاربه هموندان که درتبلیغ این جشن کهن کوشا باشندو به جشن بیگانه ای که متاسفانه درکشور رواج پیداکرده توجهی نکنند. دراین برنامه دکترحبیب نبوی درباره فن بیان درشاه نامه بسیاردلپذیرواستادانه سخنرانی کردند وسپس استاد امیرصادقی به همراه دوشیزه فرنگیس توسی بسیارزیبا داستان رستم واشکبوس را اجراکردند.این برنامه با حضورسد و شست تن از هموندان ودوستداران شاه نامه ازساعت چهارتا شش وبیست دقیقه در تالاربزرگ فرهنگ سرای ابن سینا(پورسینا) برگزارگردید.
کتاب سهم ارزشمندایران درفرهنگ جهان
نوشته: عبدالحمیدنیرنوری
چاپ نخست:۱۳۷۵ انتشارات انجمن آثارومفاخرفرهنگی
بخش هایی ازگفتارناشرکتاب:... متاسفانه برخی تاریخ نگاران که درزمینه تاریخ تمدن پژوهیده اند ایران رابه عنوان کشوری که تنهادربرخی دورانهادرخشیده است جلوه گرساخته اندوتمام سوابق تمدن این خطه رابه سایرتمدنهانسبت داده اند.نویسنده میکوشد سهم عمده ایرانیان رادربرپایی بنای تمدن به شکلی بارز و مستدل بنماید.گفتنی است که این کتاب بیشتربه منظوراستفاده جوانان وکسانی به رشته تحریر درآمده که دربرابرتهاجم فرهنگی بیگانه واپس نشسته و ازخود بریده اند.نویسنده میکوشد تابانمودن زیبایی های فرهنگ خودی قدرت مقاومت وایستادگی رادرآنان برانگیزد.
ادامه مطلب ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاهنامه
سخنران: دکتر نبوی
شاهنامه خوان: استاد امیر صادقی
در باره : فن بیان در شاهنامه
چهارشنبه ۲۱ بهمن
ساعت 16
آدرس: شهرک قدس(غرب)، خیابان ایران زمین شمالی، فرهنگسرای ابن سینا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانون ایران بزرگ تا پایان بهمن ماه در فرهنگسرای رسانه نشستی نخواهد داشت.
در روز 28 آذر 1388 خورشیدی جناب آقای دکتر ناصر اسدی ریاست محترم فرهنگ سرای رسانه طی مراسمی با حضور چند تن از اعضای شورای مرکزی کانون و دبیران کانون های فعال فرهنگ سرای رسانه از فعالیت های سال 88 کانون ایران بزرگ قدردانی کردند و سپاس نامه ای به رسم یادبود به دبیر کانون رامین فصاحت (واپسین هخامنشی)اهدا شد.
سخنرانی استاد امیر صادقی و شاهنامه خوانی بانو ساحره مفتون
در نشست پنج شنبه 23 دی ماه 1388 استاد امیر صادقی به سخنرانی در مورد شاهنامه و درسهایی از آن برای زندگی امروز پرداختند. استاد با خواندن بیت هایی از شاهنامه در میان سخنانشان، با لحن استادانه ی جذاب خود، گرمی خاصی به آن انجمن دادند.
در پایان استاد صادقی ، بانو «ساحره مفتون» دانشجوی کارشناسی ارشد شیمی را به حاضرین معرفی کردند و ایشان را در خواندن داستانی از شاهنامه همراهی نمودند.داشجوی شاهنامه خوان استاد صادقی، به خواندن از حفظ ، داستان زیبا و هیجان انگیز به دنیا آمدن رستم ،یا به عبارت امروزه« سزارین» رودابه، پرداختند. بانو مفتون چنان زیبا این داستان را خواندند که حاضرین به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و ایشان را بسیار تشویق نمودند.
برگرفته از خبرگزاری کتاب ایران:
امیر صادقی در فرهنگسرای رسانه:
شاهنامه، منش فردوسی است
26 دی 1388 ساعت 10:18 |
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، امیر صادقی شاهنامهپژوه و نقال ایرانی در نشست «شاهنامهشناسی» که عصر روز پنجشنبه (۲۴ دی) در فرهنگسرای رسانه به کوشش کانون بزرگ ایران برگزار شد گفت: در ۶۵ هزار بیت شاهنامه سخن بسیاری درباره سراینده آن نمیتوان یافت. پس چندان اهمیتی ندارد که به رویدادهای زندگی او بپردازیم.
وی افزود: آنچه مهم است مغز شاهنامه است. اگر نکتههای دیگر ارج و پایهای داشت خود فردوسی بدان میپرداخت. آنچه هم در تذکرهها درباره زندگی او آمده، ممکن است با حقیقت سازگار نباشد. در شاهنامه هرگز به ستایش شاهان برنمیخوریم. سخن فردوسی درباره شهریارانی است که قرنها پیش از او میزیستهاند.
ستایش فردوسی به واسطه خرد و دانش است
این شاهنامهپژوه خاطرنشان کرد: آنها شاهانی اسطورهای بودهاند و از زمانه فردوسی فاصله بسیار داشتهاند. در شاهنامه اگر کسی ستایش میشود به واسطه خرد و دانش اوست. هنگامی که فردوسی از فریدون یاد میکند خردورزی او را میستاید و میگوید که هر انسانی که کار نیک و دهش انجام دهد میتواند همانند فریدون باشد.
این شاهنامهشناس سپس به شیوه فردوسی در نکوهش بیخردی شاهان مستبد شاهنامه اشاره کرد و گفت: فردوسی بارها و بارها بیخردی و نادانی بسیاری از شاهان را نکوهش کرده است. همانند آنچه درباره کیکاوس گفته است. یک نمونهاش آنجایی است که در داستان «رستم و سهراب» رستم، جهانپهلوان ایران، کیکاووس را به باد سرزنش میگیرد و او را لایق شاهی نمیداند.
شاهنامه به معنای نامه شاهان نیست
وی افزود: رستم به او میگوید «همه کارت از یکدگر بدتر است / ترا پادشاهی نه اندر خور است». شاهنامه هم هرگز به معنای نامه شاهان نیست، بلکه به معنای سرآمد نامهها و منظومههاست.
به سخن صادقی شاهنامه را باید کتاب خرد دانست. خود فردوسی هم به این نکته اشاره میکند و میگوید: «ازو هر چه اندر خورد با خرد/ دگر بر ره رمز معنی برد». او میگوید که باید معنای داستانها را دریافت و با میزان خرد سنجید. پس آنهایی که میاندیشند شاهنامه، افسانه است، تصور نادرستی از این کتاب دارند.
فردوسی خدا را بخشنده جان و خرد میداند
صادقی که در چهل و هشتمین نشست کانون ایران بزرگ فرهنگسرای رسانه سخن میگفت، افزود: شاهنامه فردوسی را باید بیت به بیت خواند تا به شناخت درست و سنجیده آن رسید. این کتاب با نام خداوند آغاز میشود. فردوسی خدا را بخشنده جان و خرد میداند و میگوید که اندیشه آدمی از این برتر نخواهد رفت. پس از دیباچه، تاریخ بههمپیوسته ایران باستان تا انتهای ساسانیان آمده است.
وی افزود: اگر هم در این میان حلقههایی از تاریخ گم شده است، فردوسی در جستوجوی یافتن نشانههای آن برآمده است. پس شاهنامه را میتوان زنجیری از اندیشههای خردورزانه و سلسله رویدادهای تاریخی دانست. ما اگر این زنجیره اندیشه و تاریخ را بدانیم، شناخت آینده نیز برایمان آسان خواهد شد.
فردوسی برای سلطان زمانش شعر مداحانه نگفت وی سپس به میراث گرانبهای فردوسی اشاره کرد و گفت: این نیز سخن نادرستی است که میپندارند فردوسی برای گرفتن صله و پول شاهنامه را سروده است. اگر فردوسی در پی مال و خواسته بود همانند شاعران همروزگارش، عنصری و فرخی و دیگران، برای سلطان زمانش شعر مداحانه میگفت. در حالی که میدانیم او چنین کاری نکرد و هرگز هیچ شاهی را نستود. تنها چیزی هم که از او باقی ماند، کتابی بود در ۶۵ هزار بیت.
صادقی گفت: روزگاری بود که شاهنامه را در قهوهخانهها میخواندند. آنجا محفلی بود که کسانی گرد میآمدند تا زمان را بگذرانند و بیتهایی از شاهنامه را از زبان نقالان بشنوند. قهوهخانهها تا حدی کار رسانههای امروزی را میکردند. اما امروزه که رسانههای گروهی گسترش و دامنه بسیاری یافتهاند، باید از این راه شاهنامه را به میان مردم برد. باید دانشآموزان ما از همان ابتدا و در دوران مدرسه، با
شاهنامه آشنا شوند تا راه و رسم زندگی را بیاموزند.
خواندن شاهنامه روشنیبخش دانشآموزان است
این نقال ایرانی افزود: بیاییم پنجرهای بگشاییم تا هوایی تازه به ما برسد. این پنجره رو به آینده نمیتواند باشد، چون آینده هنوز فرا نرسیده است. پنجره گشوده ما باید رو به پند پیران گذشته باشد. پس باید گوش به سخن فردوسی و شاهنامه داد. چرا که خواندن شاهنامه، روشنیبخش راه ماست.
وی افزود: پدران ما فرهنگ نیاکانی را نگه داشتند و حفظ کردند. ما نیز وظیفه داریم که این فرهنگ را نگاهبانی کنیم. مرزهای کشورمان را رزمندگانمان در جنگ تحمیلی هشت ساله حفظ کردند؛ ما نیز باید به همان اندازه بکوشیم و مرزهای فرهنگیمان را نگاهبانی کنیم.
پایانبخش نشست «شاهنامهشناسی» فرهنگسرای رسانه به کوشش کانون ایران بزرگ شاهنامهخوانی و نقالی ساحره مفتون بود که با استقبال حاضران روبهرو شد.
سخنران: استاد امیر صادقی
موضوع:شاهنامه
پنج شنبه 24 دی ماه 1388
ساعت 14-16
نشانی: میدان ولیعصر، ابتدای بلوار کشاورز، فرهنگسرای رسانه
در نشست 16/10/1388 کانون فردوسی بزرگ در فرهنگ سرای ابن سینا استاد امیر صادقی حضور یافتند. استاد ابتدا در به سخنرانی در باره ی فردوسی و شاهنامه پرداختند و پس از آن بانو فرنگیس توسی را به حاضرین معرفی کردند. آن بانو ی دانشجوی بزرگوار از دو سال پیش دانشجوی استاد هستند که با همکاری استاد به نقالی پر شور داستان رستم و اسفندیار پرداختند. در پایان استاد صادقی با نقالی بسیار پر شکوه ،داستان ضحاک مار دوش و فریدون و پسران را باز گو نمودند. حاضرین از جای برخاستند و با دست زدن های طولانی و بلند خود به تشویق استاد و دانشجو پرداختند.
در نشست کانون ایران بزرگ پنج شنبه سوم دی ماه 1388 دبیر کانون رامین فصاحت (واپسین هخامنشی)، اعلام نمودند کانون ایران بزرگ جشنواره ای برگزار می نماید:
موضوع : ایران بزرگ
زمینه ها:
1-شعر
2- فرتور (عکس)
3-نماهنگ (کلیپ)
علاقه مندان به شرکت در جشنواره آثارشان را به گروه اجتماعی آقای امیری تحویل دهند.
برندگان در روز 20 اسفند در جشن ویژه نوروز اعلام خواهند شد و هدایای به آنها تقدیم خواهد گردید.
رونمایی کتاب کمیک استریپ« ماجرای بیستون»
نویسنده پیمان ابراهیمی
پنج شنبه ۱۷ دی ماه 1388
ساعت ۱۴-1۶
نشانی: میدان ولیعصر، ابتدای بلوار کشاورز، فرهنگسرای رسانه
شاهنامه
سخنران: دکتر نبوی
با شاهنامه خوانی استاد امیر صادقی
چهارشنبه ۱۶دی
ساعت 16
آدرس:شهرک قدس(غرب)،خیابان ایران زمین شمالی، فرهنگسرای ابن سینا
سخنران: سامان فیروزآبادی
موضوع:بنیان اسطوره ای حماسه ملی ایران
پنج شنبه ۱۰ دی ماه 1388
ساعت 13-15
نشانی: میدان ولیعصر، ابتدای بلوار کشاورز، فرهنگسرای رسانه
سامان فیروز آبادی
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): «میدانیم که سیاوش پادشاه نیست، بلکه شاهزاده است. پادشاه در شاهنامه شخصیت جداگانهای دارد. از همه افراد جدا میشود و کارکرد خاصی به خود میگیرد. درست است که سیاوش از خون همان پادشاهان است اما با جایگاه پادشاهی فاصله دارد. از سویی دیگر میدانیم که پیش از او، در شاهنامه، شاهان بسیاری کشته میشوند، همانند نوذر؛ اما در مرگ آنان سر و صدایی همانند آن چه پس از کشته شدن سیاوش روی داد، به پا نمیشود.»
آنچه بازگو شد گوشهای از سخنان سامان فیروزآبادی، شاهنامهپژوه و اسطورهشناس بود که روز پنجشنبه (3 دیماه) در نشست دوم «بنیان اسطورهای حماسه ملی ایران» فرهنگسرای رسانه به کوشش کانون ایران بزرگ سخن میگفت.
وی در ادامه سخنانش افزود: حتی انتقام خون آنها را نمیگیرند. افراسیاب به تاوان کشته شدن هیچ شاهی، از بین نمیرود؛ اما همینکه سیاوش را میکشد، گرفتار میشود و جان خود را بر سر آن میگذارد. در اینجا پرسشی پیش میآید: چرا در شاهنامه کشته شدن سیاوش تا این اندازه مهم است؟ برای این پرسش پاسخ منطقی نمیتوان یافت.
فیروزآبادی به حقیقت داستان سیاوش اشاره کرد و گفت: حقیقت آن است که سیاوش از سرانجام خود آگاه است. به فرنگیس میگوید «به کین من امروز تا رستخیز/ نبینی جز از گرز و شمشیر تیز» به گرسیوز هم چنین میگوید «تو زین کرده فرجام کیفر بری/ ز تخمی کجا کشتهای، بدروی/ هزاران سر مردم بیگناه / بدین گفت تو گشت خواهد تباه».
وی گفت: این گفتهها و پیشگوییها نشان میدهد که سیاوش میداند کشته شدن او مساوی با بر باد رفتن کشور توران است. وقتی که سیاوش به توران میرسد، جهان در آسایش و آرامش بوده و درندهخویی وجود نداشته است. اما با مرگ سیاوش تاوان خون او به خود افراسیاب بر میگردد و جهان به آشوب کشیده میشود.
وی افزود: میدانیم که افراسیاب همان اهریمن است. اکنون باید دید که اهریمن، سرانجام، چه سرنوشتی پیدا میکند. اهریمن جزو جاودانان بوده است. اما کاری میکند که جاودانگی خود را از دست میدهد و میمیرد. غیر از او جاودانگان دیگری هم داریم که به تاوان گناهی که مرتکب میشوند، نامیرایی خود را از دست میدهند. مانند جمشید، افراسیاب و فریدون. فریدون هم از جاودانگان است، اما به سبب گناه، جاودانگی از او گرفته میشود. در اساطیر به گناه فریدون اشارهای نشده، احتمالا خطای او سرنگونی ضحاک بوده است.
این شاهنامهپژوه خاطرنشان کرد: در اندیشه زروانی، در آغاز جهان، اهورا و اهریمن پیمانی میبندند و میدانند که شکستن آن پیمان باعث جنگ خواهد شد؛ اما اهریمن پیمان را میشکند و جنگ را آغاز میکند. بهخاطر این پیمانشکنی است که میرا میشود و جاودانگی خود را از دست میدهد. یکی از اساسیترین جلوههای شخصیت اهریمن، همین پیمانشکنی اوست.
وی افزود: برای اثبات درستی این سخن باید به تغییر نقش ایزد مهر اشاره کرد. پیش از ظهور اشو زرتشت، مهر شخصیتی آرام دارد. بسیار به زمین نزدیک است و کارکرد و کنشی مردمی دارد. در «گاتها» هیچ نشانی از مهر نمیبینیم. اما نام او در «یشتها» میآید، با این تفاوت که چهره او با چهره گذشتهاش همسانی ندارد. در یشتها، مهر ایزد جنگاوری است و تبدیل به شخصیتی میشود که فرماندهی تمام جنگها را بر عهده دارد.
وی پرسشی را مطرح کرد و گفت: جای پرسش دارد که چرا این اتفاق میافتد و مهر صلحجو، تغییر شخصیت میدهد؟ علتش این است که مهر ایزد پیمان است و چون اهریمن پیمان میشکند، او به جنگ با اهریمن برمیخیزد. در واقع پیمانشکنی اهریمن است که مهر را وادار میکند که سالار سپاه شود و شخصیت جنگاورانهای بیابد.
این اسطورهشناس خاطرنشان کرد: باز باید پرسید که آن پیمانی که اهریمن میشکند، چگونه پیمانی بوده است؟ «ایمیل بنونسیت» اسطورهشناس، معتقد بود که پیمانی بوده است که میان اهورا و اهریمن بسته شده بود و جهان را به سه دوره سه هزار ساله تقسیم میکرد. اما این برداشت او چندان معقول نیست.
وی افزود: اهریمن و اهورا در شکلبندی جهان و تقسیم آن نقشی ندارند. سرنوشت جهان را زروان تعیین میکند. پیمانی که بسته شده، پیمانی مکانی است. سه هزار سال اول به کام اهوراست، سه هزار سال دوم برای اهریمن و پیکار در سه هزار سال پایانی صورت میگیرد.
وی به نتیجهگیری این بحث پرداخت و گفت: نتیجهگیری کلی این بحث آن است که در اندیشه زروانی، اهورا و اهریمن به جهان میآیند و مرزهای فرمانرواییشان را از هم جدا میکنند. اهریمن پیمان میشکند و به عرض روشنایی حمله میکند. برای داوری و میانجیگری میان آنها، مهر آفریده میشود. سرانجام اهریمن به تاوان تاختنش، جاودانگی خود را از دست میدهد.
وی افزود: میانجیگری مهر را از اشارهای که در متن کهن «بندهش» آمده است، درمییابیم. در شاهنامه هم چنین است و افراسیاب به سبب کشتن سیاوش، جاودانگیاش را از کف میدهد و میمیرد. بهنظر میرسد که سیاوش تجسم انسانی ایزد پیمان است.
وی افزود: اکنون باید دید که آیا شاهنامه چنان پیمانی را تایید میکند؟ یکی از بارزترین چهرههای سیاوش در شاهنامه، پایبندی او به پیمان است. او 3 بار در موقعیتی قرار میگیرد که میتواند پیمان بشکند اما این کار را نمیکند. پیمان اول او در رویارویی با سودابه است. سودابه سعی میکند که او را به سوی خود بکشد. سیاوش دوری میکند و میگوید «نه من با پدر بی وفایی کنم/ نه با اهرمن آشنایی کنم» سیاوش تاکید میکند که بی وفایی نمیکند. بدین سبب موقعیت خود را در ایران از دست میدهد.
فیروزآبادی یادآور شد: دومین بار در برخورد با افراسیاب است. وقتی این دو با هم مواجه میشوند، موبدان به افراسیاب میگویند که نباید با سیاوش جنگ کند. افراسیاب ناگزیر با سیاوش صلح میکند. هنگامی که کیکاووس خبر را میشنود، پیمان را نمیپذیرد و از سیاوش میخواهد که جنگ با افراسیاب را ادامه بدهد. سیاوش حاضر به پیمانشکنی نمیشود. رستم به کیکاووس میگوید «ز فرزند پیمان شکستن مخواه/ مگو آنچه اندر خورد با گناه».
وی افزود: پیمان سوم نیز هنگامی است که میان افراسیاب و سیاوش پیمان پدر و فرزندی بسته میشود و سیاوش با رفتن به توران، پذیرای این پیمان میشود. هنگامی که افراسیاب قصد کشتن سیاوش را دارد، همراهان ایرانی سیاوش به او میگویند که با افراسیاب باید جنگ کرد؛ اما سیاوش باز حاضر به پیمانشکنی نمیشود «سیاوش چنین گفت کاین رای نیست/ همان جنگ را مایه و جای نیست» در هر سه این اتفاقات، میبینیم که گرهخوردگی شخصیت سیاوش بهخاطر پایبندی او به پیمانهایی است که بسته است.
گزارشگر : آناهید خزیر
آدرس مطلب: http://www.ibna.ir/vdcepz8n.jh8vni9bbj.html
نشست کانون ایران بزرگ
سخنران: سامان فیروزآبادی
موضوع:بنیان اسطوره ای حماسه ملی ایران
پنج شنبه ۳ دی ماه 1388
ساعت 13-15
نشانی: میدان ولیعصر، ابتدای بلوار کشاورز، فرهنگسرای رسانه
برداشت از خبرگزاری کتاب ایران
بررسی 3 هزار سال تاریخ ایران در شاهنامه فردوسی
28 آذر 1388
گزارشگر : آناهید خزیر
یک شاهنامهپژوه و اسطورهشناس در نشست «بنیان اسطورهای حماسه ملی ایران» گفت: ما در شاهنامه با یک دوره 3 هزار ساله برخورد میکنیم. در هزاره اول کیومرث، هوشنگ، طهمورث و جمشید حکومت میکنند. در این زمان، هفت اقلیم یک پادشاه دارد.\
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): «در اندیشه کهن ایرانی نوعی از تفکر «دو بن» خیر و شر وجود دارد. نه تنها در اندیشه «زروانی» این گونه از تفکر را به روشنی میبینیم، بلکه در ایزد «وایو» نیز، که یکی از کهنترین ایزدانی است که در ایران پرستیده میشده ، این اندیشه به صورت یک ایزد دو چهره ظاهر میشود. در بنیان اسطوره ایرانی نیز با دو ساختار رو به رو هستیم؛ یکی همین اندیشه «دو بن» است و دیگری جهان کرانمند (یا محدوده زمانی) است. در این بنیان اسطورهای، یک جهان 3 هزار ساله و در کنار آن جهان 12 هزار ساله زروانی داریم.»
آنچه بازگو شد گوشهای از سخنان سامان فیروزآبادی، شاهنامهپژوه و اسطورهشناس بود که عصر روز پنجشنبه (26 آذرماه) در نشست «بنیان اسطورهای حماسه ملی ایران» فرهنگسرای رسانه سخن میگفت.
وی افزود: در اندیشه زروانی آمده است که در ابتدا تنها «زروان» بود و دیگر هیچ. زروان هزار سال «یزش» ( قربانی) کرد تا صاحب فرزند شود و بتواند جهان را بیافریند. بعد از هزار سال یک لحظه شک کرد که آیا این قربانیها نتیجه خواهد داد یا بیهوده است؟ در این هنگام نطفه دو فرزند در درون او شکل گرفت. یکی از آنها « اهورامزدا » بود که ثمره قربانی او بود و دیگری «اهریمن» که نتیجه شک او بود.
وی خاطرنشان کرد: زروان نذر کرد اولین فرزندی که در برابر او ظاهر شود او را پادشاه کند. اهورامزدا آگاه شد و آن را با اهریمن در میان گذاشت. اهریمن شکم مادر را پاره کرد و در برابر زروان ظاهر شد. به او گفت، من پسر تو هستم. زروان به او میگوید تو زشت و گند هستی اما اهورا نیک و زیباست. اهریمن پاسخ میدهد پس نذر تو چه خواهد شد؟ زروان، که خدای سرنوشت است، ناگزیر میشود که سرنوشت جهان را به مدت 3 هزار سال تعیین کند.
وی به دورههای اسطورهای اشاره کرد و گفت: دوره هزار ساله اول زمان اقتدار اهورا است؛ دوره دوم زمان چیرگی اهریمن است و دوره سوم زمان «گومیچشن» یا همان آمیختگی است. در هزاره سوم همه چیز به کام و خواسته اهورامزدا خواهد شد و به شکست کامل اهریمن خواهد انجامید. این بنیان اسطوره جهان کرانمند است. در این اندیشه ترتیب حکومتها کاملا پیداست.
این شاهنامهپژوه به ترتیب حکومتی شاهنامه اشاره کرد و افزود: ما این ترتیب حکومتی را در شاهنامه فردوسی نیز میبینیم. هنگامی که وارد بحث حماسه میشویم، بنای کار ما شاهنامه است. البته نکاتی در شاهنامه وجود دارد که به طور مفصل به آنها پرداخته نشده است. در این صورت از متون اوستایی و پهلوی، برای فهم آن نکتهها، استفاده میکنیم.
وی افزود: این همه ریز شدن در شاهنامه ما را از دقت و باریکبینی فردوسی شگفتزده میکند. یکی از آن نکتهها این است که در اوستا «کیومرث» نخستین انسان است. انسانها پس کشته شدن اهریمن از نهاد کیومرث بهوجود میآیند. ولی در شاهنامه چنین نیست و کیومرث نخستین پادشاه است. سپس هوشنگ است، آنگاه طهمورث و بعد جمشید.
وی افزود: ما در شاهنامه با یک دوره 3 هزار ساله برخورد میکنیم. در هزاره اول کیومرث، هوشنگ، طهمورث و جمشید حکومت میکنند. در این زمان، هفت اقلیم یک پادشاه دارد و در تمام این هزاره هیچ آمیزشی صورت نمیگیرد. پس از آن است که ضحاک پدیدار میشود. او غیر ایرانی (انیرانی) است و دوره حکومتش هزار سال بهطول میانجامد.
این شاهنامهپژوه یادآور شد: زمان او، دوره حکومت مطلق اهریمن است. این طبق سرنوشتی است که «زروان» برای جهان تعیین کرده است. ضحاک که نماد اهریمن بر روی زمین است، دوره هزار ساله اهریمنی را انجام میدهد. دوران گومیچشن (آمیختگی) با فریدون آغاز میشود.
فیرزوآبادی خاطرنشان کرد: پیش از پرداختن به آن دوره آمیختگی باید به همانندیهای ضحاک با اهریمن اشاره کرد. همان طور که گفتیم اهریمن شکم زروان را پاره میکند و بیرون میآید. ضحاک هم پدرش را از بین میبرد. اهریمن گاو نخستین را میکشد، ضحاک نیز جمشید و گاو «برمایون»، که فریدون را شیر داده بود، نابود میکند.
از سویی دیگر اهریمن بصورت مار و اژدها به زمین حمله میکند. ضحاک نیز بر شانههایش دو مار دارد. اهریمن میخواهد جهان را از وجود انسان پاک کند. ضحاک نیز چنین قصدی دارد. از این شباهتها درمییابیم که ضحاک صورت زمینی اهریمن است.
وی در ادامه سخنانش خاطرنشان کرد: گفتیم که دوره آمیختگی با فریدون آغاز میشود. ما در آغاز این هزاره، دیگر شاهد حکومت مطلق نیستیم و فریدون جهان را میان 3 فرزندش، سلم و ایرج و تور، تقسیم میکند. این ماجرا تا کشته شدن افراسیاب بهدست کیخسرو ادامه پیدا میکند. جالب این جاست که در این دوره حتی در داخل ایران، که جایگاه نیکی محض است، نیز شاهد خیر محض نیستیم و آمیختگی را در درون ایران نیز میبینیم.
وی به نمونههایی اشاره کرد و گفت: مثلا نوذر پادشاه ایران است اما دادگر نیست و ستمکاره است. یا حماقتهای کیکاووس را در شاهنامه بسیار میبینیم. خود سیاوش هم مادری تورانی دارد و یکسره ایرانی نیست. کیخسرو نیز این گونه است و مادرش دختر افراسیاب است. پس در این جا ما آمیزش و گومیچشن را بهطور کامل میبینیم. این آمیزش در هزاره پایانی شاهنامه پدید میآید.
وی افزود: «ژرژ دومزیل» نظریهای درباره اساطیر آریایی دارد که درخور اهمیت بسیار است. او میگوید که آریاییها در زمانی که هنوز جدا نشده بودند و زبان مشترکی نداشتند، اما لهجههای آنها به هم نزدیک بود، از بنیان و اندیشه ثابتی برخوردار بودند. به نظر دومزیل این اندیشه ثابت، در اساطیر همه اقوام آریایی، از هند گرفته تا ایرلند، وجود دارد.
فیروزآبادی یادآور شد: او با بررسی دقیق اساطیر آریایی این مسأله را ثابت میکند و میگوید که چنان اندیشهای در همه جوانب و زوایای زندگی نژاد آریایی مشهود است. آن اندیشه، کارکردی و کنشی است و با بحث طبقات پیوند دارد. چنین کنشی، کارکرد موبدی و پادشاهی دارد.
این اسطورهپژوه خاطرنشان کرد: در بیشتر جاها نیز این کنش دو سویه است. یک سویه جادوگرانه است و آسمانی و دارای نظم کیهانی؛ و سویه دیگر قضایی است و بسیار به زمین نزدیک است. اما این دو سویه در کنار هم هستند و با وجود تفاوتهای فراوانشان زوج هستند و با هم تلاقی میکنند.
وی افزود: پس کنش اول صورت اسرار آمیز دارد، کنش دوم دارای نیروی جسمانی و کنش سوم اقتصادی است و حکایت از باروری دارد. در شاهنامه کنش اول همان است که با کیومرث، هوشنگ، طهمورث و جمشید آغاز میشود. کنش دوم با حمله افراسیاب پدید میآید و کنش سوم با کشته شدن افراسیاب روی میدهد.
وی به متونهای اروپاییهای اشاره کرد و گفت: ما از متونی استفاده میکنیم که متعلق به غربیهاست. «دومزیل» که اساطیر آریایی را، از هند تا اروپا، بررسی کرده است، به ایران که میرسد مینویسد به علت مغشوش بودن آثار ایرانی، باید از اساطیر هندی بهرهمند شد تا اسطورههای ایرانی را شناخت. بهنظر میرسد که در بین اروپاییان تعمدی وجود دارد تا ایران و اندیشه ایرانی را نادیده بگیرند. این جاست که مسوولیت سنگینی بر دوش ما قرار میگیرد تا ژرفتر و محققانهتر جهان ایرانی را بشناسیم.
نشست کانون ایران بزرگ
سخنران: سامان فیروزآبادی
موضوع:بنیان اسطوره ای حماسه ملی ایران
پنج شنبه 26 و آذر 1388
ساعت 13-15
نشانی: میدان ولیعصر، ابتدای بلوار کشاورز، فرهنگسرای رسانه