نیایش

پروردگارا ! 

    

 

با قلبی آکنده از مهر تو را میپرستیم  

 و   

خواستاریم به شادی و خوشبختی و جاودانگی دست یابیم 

 

یسنا هات ۵۱ بند۲۰

فرزندان کورش بزرگ

با هر نگاه بر آسمان این خاک هزار بوسه می زنم 


آموزش روخوانی شاه نامه فردوسی بزرگ 

استادامیرصادقی 

روزهای مهرشید هر هفته ۳ تا ۵ پسین 

سعادت آباد - بالاتر از میدان کاج -خیابان عبقری دوم - بوستان شقایق - مجموعه شهربانو 


کارگاه پیشینه فرهنگ و هنر ایران بزرگ 

سورنافیروزی  

نخستین مهرشید هر ماه ۳ تا ۵ پسین 

سعادت آباد - بالاتر ار میدان کاج - خیابان عبقری دوم - بوستان شقایق - مجموعه شهربانو


دوستداران حافظ

برگزاری همایش ماهانه انجمن دوستداران حافظ- دفتر تهران 

روز سه شنبه هفتم اردیبهشت۱۳۸۹ 

سخنرانان: دکتر حسن انوری - دکتر حسین وحیدی 

هنگام: ۵ تا ۷ پسین 

سعادت آباد- بالاتر از میدان کاج -خیابان عبقری دوم -بوستان شقایق - مجموعه فرهنگی شهربانو 

هموندی انجمن دوستداران حافظ: دو قطعه عکس -دو رونوشت شناسنامه- ۱۰۰۰۰۰ریال هموندی سالانه و تکمیل برگه هموندی 

ورود برای دوستداران رایگان و  آزاد می باشد 

روابط عمومی انجمن:۰۹۳۷۴۰۹۷۸۴۷

مجموعه شهربانو

به آگاهی هموندان می رساند برگزاری دوره  های آموزشی 

 شاه نامه فردوسی بزرگ 

 و  

کارگاه پیشینه فرهنگ و هنر ایران بزرگ  

هر هفته روزهای مهرشید(یکشنبه)   

۳ تا ۵ پسین

به نشانی: سعادت آباد - بالاتر از میدان کاج - خیابان عبقری دوم - بوستان شقایق - مجموعه فرهنگی شهربانو برگزار خواهد شد 

پاینده ایران بزرگ

شادباش ۱ اردیبهشت

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز 

مرده آنست که نامش به نکویی نبرند 

یادمان سعدی شیرازی بر دوستداران ادبیات پارسی خجسته باد

شادباش روز ۲۹ فروردین

یادمان ارتش پرافتخار بر همه ایرانیان خجسته باد 

 پاینده ایران بزرگ

رابعه بلخی - بخش نخست

با یاری خداوندمهربان

بخشی از مقاله ی استادپروین ناهیدی که در کنفرانس بین المللی " رابعه بلخی " که در دهم فروردین 1389 خورشیدی از سوی وزارت فرهنگ تاجیکستان در شهر دوشنبه برگزار شد

سامانیان خدمات ارزشمندی در جهت نهضت احیای آثار ایرانی و فارسی و احیای قهرمانان داستانی و باستانی ایران بزرگ و نهضت تالیف به زبان فارسی و ترجمه به زبان فارسی نمودند و یکی از نهضت های مهم انان احیا و گسترش زبان پارسی بود که به دو طریق صورت پذیرفت:

یکی جنبه ی تقدس بخشیدن به زبان پارسی بود از طریق ترجمه ی قرآن و تفسیرهای آن به زبان پارسی ودیگر: از طریق تشویق و پرورش شاعران پارسی گویی چون: "رودکی" "ابوشکوربلخی" "شهیدبلخی" و "رابعه"و... که با پرداخت صله های گرانبها صورت می گرفت.

به طوری که می توان گفت تکامل و گسترش زبان پارسی مرهون شعر و زبان "رودکی" است. زیرا در آن دوره که زبان فارسی محدودیت واژه و ترکیبات واژه ای داشته رودکی با سرودن تعداد زیادی شعر تعدادبسیاری از واژه های "فارسی دری" در بین مردم را رونق بخشیده و در شعرهایش وارد کرد و به آنان رنگ ادبی و زندگی ادبی بخشید و زبان فارسی و شاعران پارسی سرای پس از خود را مرهون خود ساخت.

با توجه به این مقدمه می توان گفت که " رابعه بلخی" نیز در زمانی زندگی می کرد که پهنه ی عظیم سرزمین خراسان-که مهد زبان پارسی دری است-شور شعر و شاعری گرفته بود.

رابعه در اوایل سده ی چهارم هجری می زیسته و بنا بر نقل تذکره ها همروزگار با "رودکی " در زمان حکومت سامانیان بوده است.از خدمات چشمگیر سامانیان در بدست آوردن استقلال مملکت طرح "احیای فرهنگ گذشته ی ایران بزرگ بود" . در سرزمینی مانند ورارود(ماوراءالنهر) که در آن از دیرباز همواره اتباع ملل و ادیان مختلف مانند زرتشتی مانوی مسیحی و بودایی باهم می زیسته اند دوری از هرگونه تعصب دینی نیز ضرورت داشت.از این رو سامانیان در عین همت به نشر فرهنگ و آثار قدیم ایران بزرگ را مستلزم اظهار مخالفت با فرهنگ اسلام نشمردند.در چنین شرایطی است که رابعه می خواهد بال و پر بگشاید و پرواز را به نام آزادی خرد و عشق آغاز نماید.دراین دوره کتابهای زرتشتی مزدکی مانوی بودایی مسیحی همراه با شاه نامه ها کارنامه ها و خدای نامه ها در قلوب و اذهان مردم در شکفتن بود.

"رابعه" که پرورده ی آب و خاک "بلخ" بود نتوانست که حقیقت فکر و اندیشه ی خویش را همراه با مدح و ستایش گلهای خرد به صدا در نیاورده باشد و نگوید که:

1- ز بس گل که در باغ مآوا گرفت چمن رنگ ارتنگ مانی گرفت

((( ارژنگ یا ارتنگ مانی که در این بیت بنا بر ضرورت قافیه باید "مانا" خوانده شود تا با واژه ی مآوا متناسب باشد کتاب مانی است.مانی چنانکه در تذکره ها امده است شش کتاب نوشته است:

1-پراگ مانیا2-گنجینه ی زندگان یا کنزالاحیا3-کتاب رازها سفرالاسفار4-کتاب دیوها یا سفرالجبار5-شاپورگان6-انجیل زنده یا جاویدان یا انگلیون که همراه یک جلد آلبوم تصاویر به نام ( ارژنگ) یا ( ارتنگ)یا ( ادهنگ ) می باشد.)))

رابعه ی بلخی اگر نخستین کس نباشد نخستین بانویی است که در آن زمان از شکوه و آیین پیش از سیطره ی تازیان در سرزمین خراسان یاد نموده و آن تاریخ باشکوه را در قالب یک غزل زیبا که آهنگ زهره خنیاگرفلک از واژه واژه ی آن به گوش جان و دل می رسد سروده است. اینک به این غزل زیبا نظر می افکنیم...

مهاربیابان زایی

با آرزوی جایگاه نخست وبلاگ نویسان برتر در جهان برای ایرانی ارجمند  

 محمد درویش 

 به تارنگار مهار بیابان زایی رفته و دیدگاه بگذارید 

پاینده ایران بزرگ 

واپسین هخامنشی 

شادباش۲۵فروردین

۲۵فروردین روز عطار نیشابوری  

یادمان مردی بزرگ از تبار خورشید را گرامی می داریم.

سمفونی فردوسی بزرگ

سپاس بسیار دوستداران شاه نامه از استاد شاهین فرهت برای ساخت سمفونی فردوسی بزرگ 

آرزوی تندرستی و شادکامی برای استاد گرامی 

واپسین هخامنشی

نشست نخست۸۹

 

 

شاه نامه 

 

 

 دکتر امیرحسین ماحوزی  

 

 استاد امیرصادقی و فرنگیس توسی 

                                          

  میهمان ویژه: داودنصیری(جهانگردایرانی)  

 

  روز۲۵فروردین ۴تا۶پسین 

   

 شهرک غرب-خیابان ایران زمین شمالی-روبروی بیمارستان بهمن-فرهنگ سرای پورسینا  

 

 ورود برای همگان آزاد می باشد  

  

هموندان کانون فردوسی بزرگ 

میتوانیدبا خرید کتاب ( زایش و بالش ) نوشته داود نصیری 

در روز ۲۵فروردین به کانون یاری برسانید.

درباره ما

            بنام و یاری مهر بخشاینده  

 

                                        ایران بزرگ 

                                       آغاز آفرینش 

 

                                         

          

                                                           ایران بزرگ

                                     آغاز اندیشه نیک 

 

 

                                       ایران بزرگ 

                                       آغاز زیبایی 

 

                                        

                                       ایران بزرگ 

                                       آغاز انسان 

  

 

                                      ایران بزرگ  

                           آغاز خوبی های انسان وجهان 

 

همه نشست ها وبرنامه های کانون با مهر به شهیدان هشت سال دفاع مقدس تقدیم می گردد. 

کانون ایران بزرگ وکانون فردوسی بزرگ ثبت شده در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران وهمگی هموندان این دوکانون در چهارچوب اساسنامه مرکزتشکلهای سازمان به هیچ عنوان حق فعالیت سیاسی نخواهندداشت ودرصورت آگاهی ازکانون اخراج خواهندشد. فعالیت این دو کانون ایرانشناسی با محوریت شاه نامه فردوسی بزرگ میباشد.    

 

 

 

۱- پروین ناهیدی  

 زاده شهر ارومیه  

دارای دکترای زبان و ادبیات پارسی از آکادمی علوم تاجیکستان 

فرنشین انجمن دوستداران حافظ تهران 

هموند انجمن ترویج زبان پارسی تهران 

هموند انجمن بین المللی دوستی ایران و تاجیکستان 

هموند انجمن پیوند پارسی زبانان  جهان 

هموند هیئت علمی مجله بین المللی  ( استقبال ) انتشار در (تاجیکستان.روسیه.ترکیه) 

هموند انجمن استادان زبان و ادبیات پارسی 

   

 

 

 

 

 

 

ادامه مطلب ...

شادباش ۲۰ فروردین

             روز ملی فناوری هسته ای بر ایران بزرگ خجسته باد 

 

          ۲۰ فروردین ۱۳۸۹ خورشیدی

         

درک ما از میراث نیاکانمان!

پس از دیدار نوروزی ما از موزه ایران باستان قرار بود پس از روز پانزدهم گفتگویی با کارشناسان موزه داشته باشیم.چند بار تلفن زدم که متاسفانه نتوانستم صحبت کنم.یا اشغال بود یا کسی پاسخ نمیداد.روز هفدهم به آنجا رفتم.مانند گذشته بانو سپیدنامه با گرمی مرا پذیرفت و به همراه بانو شیرافکن و همکاران گرامیشان پاسخگوی پرسشهای من بودند.توضیحات دوستان گرامی مرا راضی نکرد.بانو شیرافکن گفتند خبرنگاران هفته نامه امرداد گزارشی با کارشناسان زبده موزه انجام دادند و این روش نگهداری از اشیا را پذیرفتند! گفتم بعید میدانم دوستانم در امرداد با این توضیحات راضی شده باشند!! پرسیدم: اکنون کارشناسان حرفه ای موزه تشریف دارند؟ گفتند برای مصاحبه روز شنبه۲۱فروردین هماهنگ میکنم.دو ساعتی با ایشان و همکاران گرامیشان در دفترشان و همچنین موزه و نمایشگاه شکوه ایران بزرگ همراه بودم و آنها با صبر بسیار پاسخ مرا می دادند.از زمان ساخت موزه ...آقای آندره گدار و مصطفوی...حراست آثار.. تا امروز چگونگی آشنا کردن کودکان و نوجوانان با پیشینه سرزمین سپندمان و وضعیت نابسامان بناهای باستانی در گوشه های دور افتاده کشور گفتگو کردم. و گفتم بجای اینکه همکار گرامیتان چند ساعت در روز باید کنار کتیبه ارزشمند هخامنشی بنشیند تا کسی به آن دست نزند یک ویترین محکم و مطمئن تهیه میکردید!!  کتاب دوران بی خبری زنده یاد کیخسروی را هم به آنها معرفی کردم و جالب بود که آنها خبر نداشتند در جلوی نگاره های تخت جمشید حفاظ گذاشتند و بانو شیرافکن قبول نداشت چنین کاری انجام شده و با میراث استان تهران در این مورد تماس گرفت.((بانو شیرافکن بمن گفتند با بازگشایی موزه دوره اسلامی نمایشگاه هزار سال اسناد ایرانی برپا خواهد شد)) ....  

روز هژدهم با ایشان برای روز شنبه تماس گرفتم تا ساعت مصاحبه را هماهنگ کنیم.ایشان گفتند روز شنبه سرمان خیلی شلوغه و کارشناسان اصلا فرصت ندارند. گفتم چه روزی بیایم؟ گفتند شما ابتدا گزارش امرداد را بخوانید اگر راضی نشدید من برایتان هماهنگ میکنم.گفتم شما میگویید دوستان ما در امرداد با این وضعیت نگهداری موافق هستند! بسیار بعید است آقای بابک سلامتی و همکاران ارجمندشان با این روش نگهداری آثار موافق باشند!  

دوستان گرامی و زحمتکش ما در موزه ایران باستان! 

شما میفرمایید ما کارشناسی میکنیم! در همه جای دنیا آثار در فضای باز نگهداری میشود! و مردم فرهنگ بازدید دارند. اگر میخواهیم مقایسه کنیم آیا مقایسه ما با دنیا درست است؟ موزه های ما چقدر شبیه موزه های آنهاست؟ سازمان میراث فرهنگی ما چقدر شبیه سازمانهای انهاست؟آیا کارشناسان آنها برای ساخت هتل در محوطه باستانی همچون شوش مجوز ساخت هتل میدهند؟ آیا مترو از زیر آثارشان و یا راه آهن از نزدیکی نقش رستمشان خواهد گذشت؟ آیا کارشناسان آنها اگر کوهی همانند بی بی شهربانو (آناهیتا ؟) در کنار پایتختشان داشتند دو کارخانه بزرگ سیمان میساختند و هر چندوقت یکبار با انفجار در کوه به آثار تاریخی واقع در این کوه واطراف آن ضربه میزدند؟ آیا آنها انبار موزه هایشان همانند ماست؟ آیا مدیریت موزه به خبرنگاران اجازه میدهد همین فردا بامداد از انبار دیدن کنند؟ آیا انبار موزه ما به قولی حرفه ایست؟! و باید پذیرفت که مردم ما هنوز آموزش ندیدند در هنگام دیدن از آثار به آنها دست نزنند و اگر در روستا یا شهرشان اثری تاریخی وجود دارد بجای کند و کاو و دنبال زیرخاکی گشتن و یا  یادگاری نوشتن روی آثار  آنها را همانند ناموس خود مقدس بشمار آورند. بله! میراث ما ناموس ماست! شناسنامه ماست! هویت ماست! به همین راحتی در فضایی که امکان آسیب آنهم در موزه ای که تلاش میکنیم به آن اعتماد کنیم وجود دارد.چرا نمی پذیریم؟ آیا ساختمان موزه ایران باستان در برابر زلزله ایمن میباشد؟ اگر زلزله ای که امروزه معروف شده قرار است در تهران بیاید. این ساختمان  قدیمی که متعلق به چندین دهه گذشته است در برابرش از میراث ما محافظت خواهد کرد؟ آیا مردم ما در سراسر کشور میدانند میراث فرهنگی چیست؟ آیا نیاز نداریم در مدارسمان به کودکان و نوجوانان اموزش بدهیم؟ وقتی بیست ساله و سی ساله و شاید شست ساله میشویم اگر اتفاقی بیفتد به موزه هایمان سر بزنیم.مقایسه ما با دنیا اشتباه است! هر روز خبری میشنویم از تخریب میراثمان در نقاط مختلف کشور.حداقل باور کنیم که در شهرمان موزه امن میباشد.حداقل امید ما به موزه هاست. باز هم میپرسم:آیا خبرنگاران میتوانند  وضعیت نگهداری شناسنامه های ما در انبار موزه را ببینند؟ سخن ما اینست: 

  میراث ما با شدید ترین و بالاترین حد امنیت باید نگهداری شوند. 

 با سپاس از همه دوستان خوبمان در بخشهای مختلف موزه ایران باستان که با تلاش بسیار نمایشگاه شکوه ایران بزرگ را برپا کردند و با متانت زیاد پاسخگوی مردم میباشند. 

   پاینده ایران بزرگ 

    واپسین هخامنشی

چلیپا نمادی با برداشت های گوناگون

 

چلیپا چند هزار سال پیش از میلاد مسیح نماد مقدسی در کشورهای جهان به ویژه نزد آریائیان بوده و به پیکره های گوناگون آن را بر آوندها و جنگ افزارها و دیگر کاچلها می نگاشتند. یا بر رخت و دست و پیشانی و ساختمان ها می کشیدند.
شاهان آشور ان را به نماد نیروهای دینی و سیاسی بر سینه می آویختند و شاهان هخامنشی آرامگاه خود را چلیپا گونه می ساختند.

چلیپا در کیش های کهن این چنین کار برد داشته و نشانواره ای گرامی و گرداننده ی جهان هستی و دهناد طبیعت به شمار آمده،در زندگی و مرگ انسان ها پایگاه والایی داشته است.
پس از مسیح نی همچنان در گروههای گوناگون نژادی و کیشی ورجاوند و دارای نیروی پنهانی و اسرار آمیز بوده و به کار می رفت و بسانیکه دیدیم در کشورهای اسلامی به ویژه ایران با این نگاره شبکه ی پر دامنه و گسترده ای با نام «الله،محمد،علی» به مسجدها و نیایشگاهها زیب بخشیده است و هنوز گروهی بدان دلبستگی دارند و از پیکره ی آن خورسند می شوند.
این نشانواره نماد افزایش و فراوانی و دارای بار مغناطیسی مثبت می باشد که بدین گونه در درازنی زمان با زندگانی بشر در پیوند بوده و به انگیزه های گوناگون از آن بهره برداری شده و هنوز هم نگاره ای پرمایه و گرامی و دوست داشتنی است.
آنانی که آن را بر رخت یا همراه خود دارند، احساس آمرامش می کنند، گویی هنوز چگونگی طلسم بودن و سحر آمیزی خود را نگاهداشته و بارز هم می تواند از پریشانی ها، نگرانی ها و هراس ها بکاهد و با «بار مثبت» خود «بار منفی» را نابود و بی اثر سازد.
بر روی هم چلیپا در نماد؛ ورجاوندان، پدیدیه ها، آخیش ها و نهادهای زیر پذیرش داشته و هنوز گرانمایگی دارد.
ا-دیائوس«خدای باستانی آریائیان».
2- ایندرا«خدای باستانی آرین ها».

3- خورشید و حرکت خورشید.
4-دو ترکه ی بر هم نهاده برای روشن کردن آتش.
5- آتش.
6- فروغ.
7- آذرخش و خشم خدایان.
8- چهار آخیش «آب، باد، خاک، آتش».
9- چرخ هستی و دهناد آفرینش.
10- تندر و آذرخش.
11- زروان«زمان بیکران»
12- آسیای فلک.
13- چرخ گردنده.
14- حالت چهارگانه ی ماه.
15- بی آغاز و انجام.
16- چرخه ی تولید نسل و پیوستگی زندگی و حرکت.
17- دوک های نخ ریسی آغازین.
18- پیدایش و گردش چهار فصل.
19- حرکت آب.
20 - سرچشمه گرفتن از هستی آب.
21- پدید آورنده ی رویدادها در فضا و زمین.
22- حرکت ، جنبش، تندی، حرکت دورانی.
23- چهر سوی گیتی.
24- گوهر نژادی و پیروزی.
25- جاودانگی«ابدیت».
26- باروری و افزایش.
27 - عشق و مهر.
28 - گیسوی دلدار.
29- دور کننده ی چشم زخم.
30. دو کننده ی اهریمنی ها.
31- هست و نیست، بود و نبود، بست و گسست.
32- نماد مهر و مهر پرستی.
33- گردونه ی مهر.
34- رهائی و رستگاری.
35- نمایانگر کثرت و رسیدن به وحدت و بازگشت به آفریینده.

36 - توکل و رضا.
37- آشتی و سازش«صلح».


38- تسلیم و رضا.
39- زندگانی دراز.


40 - نماد پیوند نرینه ومادینه.

41- فرخندگی و بخت بلند.
42- چلیپای راستگرد نشانگر مظهر مرد و کهکشان.

43- چلیپای چپ گرد مظهر زن و زمین و زیبائی زنانه.
44- پرهیز کاری و زیبایی.
45- دریافت بخشایش و فراوانی از کردگار«رحمت و برکت».
46- درخواست آمرزش.
47- شاهین.
48- فروهر.
49- تکامل و تعالی.
50- اندیشه و خواست پرواز در انسان.
51- آرمان های برجسته و خوب.
52- خوشبختی و نیک فرجامی.
53- مُهر دل بودا.
54- راز پنهانی آئین بودا.
55- چرخ آئین بودا.
56- زندگی جاوید.
57- در خود فرو رفتن و به اندیشه پرداختن.
58- شادمانی و شادزیستی.
59-نیروی درمان بخش.
60- یک پیکره ی قرادادی انسان با دو دست و دو پا.
61- نقشی بر درفش کاویان به نشانه ی شورش ملی ، گوهر نژادی و پیروزی.
62-مظهر قدرت سیاسی و دینی.
63- نیک و نیکوکار بودن.
64- دار«صلیب» و شتاسگر دین مسیحی.
65- پیکره ای که از برخورد کشه ی وَردَنه«محور» و کشه ی معدل النهار پدید می آید.
66- نگاره ی مثبت«+» و دارنده ی بار مثبت و سازنده.
67- خورشید بهاری و خورشید پاییزی.
68- نقشی مقدس بر ساختمان معبد و مسجد.
69- نشانه ی حزب نازی و پرچم آلمان در زمان پیشوائی آدولف هیتلر.
70- عامل تبدیل کننده چهارسو به دایره.
71- عامل تبدیل مربع به دایره و دایره به مربع.
72- شناسگر چهار کیفیت طبیعت:گرمی ، رطوبت،سردی، خشکی که پیوند دهنده نظم بدنی و
73- نماد الوهیت آریاها.
چلیپا نمودار نمودها و چهره های گوناگون پرتو خداوند است. همچنانکه خورشید تیرگی ها را می زداید نمودهای گونگون و پر شمار خداوند روشنی بخش چهارسوی جهان«در چلیپای مرکب سوهای اصلی و فرعی» و جهان درون انسان است.

روانی است.


برداشت از:صفحه 307 تا 311 از کتاب:نشان راز آمیز گردونه مهر یا گردونه خورشید نویسنده: دکتر نصرت الله بختورتاش
















با تقه زدن  روی فرتورها می توانید در اندازه بزرگتر ببینید

 
 
 

کانون فردوسی بزرگ ۸۹

 

 

 

                                                 با یاری (مهربخشاینده) 

                                    با یاد استاد سخن پارسی (فردوسی بزرگ) 

                                          با یاد دلاور سیستان(یعقوب رویگر) 

                               با یاد جانباختگان هشت سال جنگ با تازیان بعثی 

            برنامه های کانون فردوسی بزرگ  

         ۱- واپسین تیرشید(چهارشنبه) هر ماه خورشیدی  

                    نشست ماهانه - گاه ۴ تا ۶ پسین در  

                          تالار فرهنگ سرای پورسینا

                                       ۲۵فروردین 

                                                        ۲۹ اردیبهشت

                                                           ۲۶ خورداد 

                                                             ۳۰ تیر

                                                           ۲۰ امرداد 

                                                           ۲۵ شهریور 

 

                                                              ۲۸ مهر

                                                              ۱۹ آبان

                                                               ۱۷ آذر

                                                              ۲۲ دی

                                                             ۲۷ بهمن 

                                                            ۲۵ اسفند

 

 ۲-با همیاری شورایاری محله۴ (مدیریت )ناحیه۱منطقه۲شهرداری برگزاری مسابقات فوتسال با نام جام فردوسی بزرگ (تیرماه) با حضور تیمهای ورزشی منطقه ۲شهرداری و انجمنهای فرهنگی

۳-با همیاری شورایاری محله۴ (مدیریت )ناحیه۱منطقه۲شهرداری برگزاری شاه نامه خوانی در ۱۰ مدرسه دوره راهنمایی و دبیرستان(اردیبهشت ماه و خورداد ماه)  در پاییز و زمستان هم برگزار خواهد شد

۴-با همیاری پایگاه پژوهشی هخامنشیان برگزاری نخستین جشنواره هنگامه خوانی و معرفی روایتگران جوان شاه نامه و تقدیر از روایتگران کهن سال (۲۳ اردیبهشت تا ۲۵ اردیبهشت) همراه با بزرگ یاد استاد جاویدان سخن پارسی 

۵- هفتم آذر سالروز کانون فردوسی بزرگ و بازدید سه روزه هموندان از آرامگاه فردوسی بزرگ در توس(ششم-هفتم-هشتم آذر) 

 

                 ...به صلابت ایران جوان! 

 

                          همه جان و تنم: وطنم وطنم وطنم...

 

        شهرک غرب-ایران زمین شمالی-روبروی بیمارستان بهمن 

                                 فرهنگ سرای پورسینا

                                           

شکوه ایران بزرگ جاویدان است

شکوه ایران بزرگ 

 

 

  جاویدان است 

شکوه ایران بزرگ در موزه ملی

تماسها و پیامکهایی از دوستان دریافت کردیم که نگران طرز به نمایش گذاشته شدن سندجانشینی خشایارشا در نمایشگاه شکوه ایران بزرگ در موزه ملی بودند که حفاظ شیشه ای نداشته و در معرض تخریب جدی است! روز یازدهم فروردین به موزه رفتیم.و مشاهده کردیم که این کتیبه ارزشمند بدون محافظ شیشه ای اما با حضور یکی از کارمندان محترم موزه که حکم نگهبان آن سند را داشت در معرض دید دوستداران ایرانیست.از یکی از مسوولان پرسیدیم که چرا فقط این کتیبه ارزشمنددر این نمایشگاه محافظ ندارد؟ بانو سپیدنامه از مسولان گرامی موزه گفتند که در همه جای دنیا بسیاری از آثار ارزشمند بدون محافظ به نمایش گذاشته میشوند و ما میخواهیم به مخاطب ایرانی این آموزش را بدهیم که در هنگام دیدن آثار ارزشمند به آنها دست نزنند.گفتیم حالا چرا این کتیبه را انتخاب کردید؟پاسخ دادند همه آثار ما از هر دوره ای برای ما اهمیت خودش را دارد و ما بدلیل اعتراض دوستداران ایرانی در این چند روز اخیر یکی از همکاران را در کنار کتیبه گذاشتیم تا کسی به آن دست نزند.در ضمن فرهنگ بازدید از آثار ارزشمند در میان ایرانیان گرامی نسبت به گذشته خیلی بالاتر رفته است.با ایشان قرار گذاشتیم پس از روز پانزدهم فروردین مصاحبه ای با ایشان یا یکی از مسوولان  داشته باشیم.کانون ایران بزرگ از کوششهای همه کارمندان موزه ملی سپاسگزار است ولی از دیدگاه ما اگر همه بازدیدکنندگان این آگاهی را داشته باشند که به آثار دست نزنند باز هم محافظت از آثار نیاکانمان در شدیدترین حالت ممکن باید باشد! آنها سند ملی ما محسوب میشوند.شناسنامه ما هستند. فقط در یک لحظه با وجود نگهبان و دوربین مداربسته کسانی که دشمن هستند با گذشته این سرزمین و به هر شکلی آسیب بزنند آنوقت چه کسی پاسخگوست؟ در موزه ملی و دیگر موزه ها جلوی برخی از آثار فقط زنجیری میگذارند اما امکان دست زدن بازدیدکنندگان وجود دارد.

این افتخار باز نصیب ما شد که یکباردیگر از موزه ملی بازدید کنیم.با اینکه بارها از این موزه دیدار داشتیم بازدیدمان چند ساعتی طول کشید.سپس به موزه ملک رفتیم. 

دوستان گرامی به همراه فرزندانمان از موزه های کشورمان دیدن کنیم.به گفته مسوولان موزه ملی نمایشگاه شکوه ایران بزرگ تا ۲۵ فروردین پابرجاست. 

شکوه ایران بزرگ جاویدان است

ایرانشناسی در اولویت برنامه های رسانه ها!

درود بر هموندان و دوستان گرامی

چند تن از شما خوبان یادآوری کردید که سینما و سیمای ما ملی نیست.ما میخواهیم همراه با دیدگاهتان نمونه ای از ملی نبودن را بفرمایید.دوستی گفت: تو به نفع تلویزیون و سینما میخواهی نظرات مثبت را جمع آوری کنی!

دوستان گرامی ما در این کشور زندگی میکنیم و رادیو تلویزیون سینما و تآتر متعلق بماست و بخش بسیاری از هزینه های مالی آنها از سرمایه ما مردم تامین میشود.پس این حق ماست بعنوان شهروندایرانی درباره نقاط ضعف و قوت رسانه های کشورمان نظر بدهیم.وقتی در مسابقه فوتبال مس کرمان و نماینده تازیان (دیروز۱۰فروردین)هواداران کرمانی پلاکاردهایی با جمله : خلیج همیشه فارس را در دست داشتند و تلویزیون چندبار نشان داد نباید از هواداران کرمانی و تصویربرداران و همه عوامل تشکر کرد که بازتاب دادند؟چند نظر درباره رسانه ها:

1-دو برنامه مستند ایرانشناسی از شبکه های یک(ساخته حمیدمجتهدی) و شبکه چهار(ساخته محمداینانلو) پخش میشود که کارهای بسیارخوب و حرفه ای هستند.برنامه ای هم دیروز(۱۰فروردین) از شبکه چهارکه درباره کار یک محیطبان گیلانی بود نصفه دیدم که خیلی لذت بردم.از سختیهای کارش از عشق به محیط زیست کشورش و مقابله با شکارچیان صحبت میکرد.اینها چند نمونه از برنامه های خوب سیما بود ولی این برنامه های خوب تعدادشان خیلی خیلی کم است.در مقایسه بودجه بسیار بالایی که سیمای کشورمان دارد ما انتظار بسیار بالایی از مدیران داریم که برنامه های ایرانشناسی بیشتر و بهتری تولید و پخش کند.از دیدگاه ما ایرانشناسی در اولویت همه برنامه های رسانه ای کشور باید باشد. چندتن از دوستان رسانه ای دیدگاه ما را نمیپذیرندو خرده میگیرند که ما درهمه مسایل نگاه ملی داریم!

2-تابستان و پاییزسال گذشته خیلی اصرار کردم که نشست نقدوبررسی فیلم سینمایی"حریم"ساخته آقای خطیبی را در فرهنگ سرای رسانه برگزار کنیم اما کارشناس فرهنگسرا با دیدگاه ما درباره این فیلم موافق نبود.به همه دوستانم پیشنهاد دیدن این فیلم را کرده ام.وبا اینکه این فیلم در ژانر وحشت است دوستان میگفتند چه ربطی به ایرانشناسی دارد؟! تو افراطی به همه مسایل اطرافت نگاه میکنی. همه دوستانم میدانند از هفده سالگی به عشق تخت جمشید به سینما علاقمند شدم و تصمیم جدی گرفتم به عنوان فیلمبردار و مستندساز وارد این عرصه شوم.از همان ابتدا بدنبال دیدن فیلمهایی بودم که غرور ملی جوان ایرانی را تقویت کند اما متاسفانه تا الان تعداد فیلمهای ایرانی که در این ده سال گذشته دیدم از تعداد انگشتان یک دست هم بیشتر نیست! استادمان تاکید میکرد که هر روز باید فیلم ببینید از هر ژانری! از هرکارگردانی!و این دیدنها پس از سالها هنوز بامن هست وبه صورت یک عادت (خوب یا بد؟) درآمده و سینمای ایرانی را همیشه به طور جدی دنبال میکنم.اعتراف میکنم بخاطر روحیه میهندوستی بالایی که دارم از دیدن این فیلمهای کیلویی! واقعا حالم بد میشود.از فیلم حریم گفتم.این فیلم واقعا یک فیلم میهندوستانه است!کارشناس فرهنگ سرا میگفت شاید کارگردان این فیلم منظور دیگری داشته.به هرحال من به عنوان یک مخاطب با دیدگاه ملی به این فیلم نگاه کردم و لذت بردم! .امیدوارم در سال 1389 بتوانیم نشستی را درباره این فیلم با حضور عوامل اصلی کار داشته باشیم.حتما این فیلم را که در سال1387تولید شده را از شبکه سینمای خانگی تهیه و نگاه کنید.

3-رادیو را زمانی دنبال میکنم که دوستانم مجری و گوینده باشند.وضعیت رادیو و برنامه های ایرانی آن بیشترو خیلی بهتر از دیگر رسانه هاست.آفرین به دوستانم در رادیو!

4-وضعیت تآتر که خیلی وخیم است!خیلی بد...! آخرین نمایشی که دیدم و لذت بردم در جشنواره فجربود.نمایش (سوگ سیاوش) کارآقای سیاوش تهمورس(طهمورث).آفرین به غیرت آقای تهمورس!

5-نمیدانم مقایسه باید کنیم با خارجیها یا نه؟با اینکه ما از لحاظ امکانات و تکنیک عقبتر از بیگانگان هستیم و این عقب ماندگی بخاطر مدیریت اشتباه در رسانه ها بویژه سینما بوده است.اما استعداد ایرانی اگر درست هدایت شود در سینمای جهان میتوانیم وزنه ای سنگین باشیم.آخرین فیلم خارجی که دیدم فیلم (روبان سفید)  کار (هانکه اتریشی)بود که در بیست اسفند پارسال در شهرکتاب مرکزی به نمایش درآمد و از لحاظ فنی و هنری لذت بردم و این فیلم الگویی مناسب درفیلمبرداریست.

منتظر دیدگاههای شما درباره رادیو-تلویزیون-تآتر و سینمای کشورمان هستیم.نمونه های خوب و بد را بگویید.سپاس.

پاینده ایران بزرگ

واپسین هخامنشی

آشنایی با رسانه های کشورمان

شوربختانه در سالهای گذشته شاهد ساختن فیلمهایی هستیم که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به فرهنگ ایرانی توهین میکنندو یا در جهت تقویت فرهنگ غربی حرکت میکنند.فیلمهایی هم ساخته شده که به فرهنگ ایرانی توجه زیادی شده است.بیایید باهم این فیلمها را معرفی کنیم.آیا ما سینمای ایرانی داریم؟ آیا ما تلویزیون ایرانی داریم؟

دوستان! شاید خیلی از فیلمها و سریالها از دیدگاه ما بیهوده و شاید هم مسخره باشند(به قول استادمان:کیلویی! آبگوشتی!) اما دقت کنید به رسانه های کشورمان و آیا نقشی ازفرهنگ ایران(چه مثبت چه منفی) در آن ها میبینید؟ شاید شما مخاطب آنها نباشید ولی شایدخیلی از هممیهنان ما و بویژه فرزندانمان مخاطب آنها باشند.فیلمها و سریالها حتی کارتونها را با ذکر نکات مثبت و منفی به تارنگار کانون ایران بزرگ معرفی کنید.به دوستانی که نگاه تیزبینانه دارند و یا تعداد بیشتری را معرفی کنند جایزه های ویژه ای تقدیم خواهیم کرد. 

به همه چیز توجه کنیم.برای نمونه منفی: فیلمی بنام عاشق ساخته افشین شرکت با بازی ایرج نوذری(۱۳۸۷) در یک صحنه چند کودک باهم آواز میخوانند ویکی از آن کودکان به شیوه ی ... میرقصد!اگر میخواهیم از موسیقی و رقص بهره بگیریم بهتر نیست ایرانی باشد؟آنهم برای کودک و نوجوان! نمونه مثبت :سعیدآقاخانی که در سریالی که شبهای نوروز پخش میشود کارگردانی کرده(زن بابا) و بسیار خوب از موسیقی ایرانی در این سریال بهره گرفته است.تاکید ایشان در یادآوری تخت جمشید در این سریال در دوصحنه کوتاه جالب است:۱-گفتن آشنایی فریدون(مهران غفوریان) با خانواده عزیزآقا(سیروس گرجستانی)در تخت جمشیدتوسط مادر فریدون که منجر به ازدواج فریدون شده بود

۲-نشان دادن عابربانکی که سربازهخامنشی برروی آن بود.مکث دوربین و سپس پن دوربین به صورت سیروس گرجستانی  

تیتراژ اغاز این سریال هم جالب است.

برنامه مستند ایران که از تلویزیون پخش میشود نیز بسیار عالیست. 

منتظر دیدگاههای شما هستیم 

پاینده ایران بزرگ 

واپسین هخامنشی